سرگرمی و تفریحات سالم

ساخت وبلاگ

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین فروردین ماه

شاید احساس کنید که واقعیت های پیرامون تان کنترل امور را به دست گرفته اند و اکنون فشار زیادی را به شما وارد می کنند. اهداف و آرزوهای دور و درازی در سر دارید، اما مسیری که عقل به شما نشان می دهد آن چیزی نیست که احساس تان به شما می گوید. نیازی نیست که این تضاد درونی را آشکار کنید، مدتی دیگر هم صبر کنید و افکارتان را پیش خودتان نگه دارید. چند هفته ی آینده را تمرین کنید تا یاد بگیرید که به ندای درون تان گوش دهید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین اردیبهشت ماه

معمولاً فکر و عقل تان خوب کار می کند، اما امروز به نظر می رسد که گرفتار افکار ناخودآگاه شده اید. رویاپردازی های تان دیگر دست خودتان نیست، شاید حتی بتوانید به خودتان بقبولانید که این افکار واقعی هستند. پیشرفتی که حاصل کرده اید باعث شده به همه چیز با دید مثبت نگاه کنید، اما بدانید که هرچه زودتر با واقعیت ها روبرو شوید برای تان بهتر است. در نهایت به مقصد مورد نظر خواهید رسید، اما کمی طول می کشد و به سادگی امکان پذیر نیست. تا آخر هفته اراده ی تان قوی تر خواهد شد و می توانید با هر مانعی که پیش روی تان قرار گرفت مبارزه کنید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین خرداد ماه

اکنون سرشار از انرژی هستید و از این بابت خوشحال اید. اما مشکل این جاست که دارید به سمت یک مانع بزرگ حرکت می کنید و خودتان خبر ندارید. برای این که آگاهانه حرکت کنید و واقعیت های پیرامون تان را ببینید باید از سرعت تان کم کنید. کمی محتاط تر عمل کنید تا بعداً با موانع بزرگ روبرو نشوید. چشمان تان را باز کنید و همه چیز را به دقت از نظر بگذرانید. یادتان باشد که اگر چیزی توجه تان را جلب کرد حتماً توقف کنید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین تیر ماه

مشکلی که امروز با آن مواجه هستید قبلاً هم چندین بار گریبان تان را گرفته بود. وقتی مشکلی بروز می کند آیا احساسات تان را مخفی می کنید و با اتفاقات همگام می شوید؟ یا یک سؤال دیگر، آیا بهتر نیست وقتی احتمال مخالفت با شما وجود دارد احساسات و خواسته های قلبی تان را بیان کنید؟ اکنون به شما توصیه می شود که احساسات تان را بروز دهید و خیلی به این فکر نکنید که قرار است کدام یک از احساسات و افکارتان را بازگو کنید. بدانید که هرچه بگویید در نهایت تأثیر قابل توجهی بر روابط تان خواهد گذاشت.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین مرداد ماه

اگر امروز همین طور ناگهانی شروع به صحبت درباره ی احساسات تان کنید مطمئن باشید که به دردسر خواهید افتاد. ممکن است با حرف های تان کسی را که عاشقانه دوست اش دارید ناراحت کنید و باعث شوید که عکس العمل شدیدی نشان دهد. اما اگر به تدریج وارد عمل شوید نتایجی حاصل می شود که به نفع هر دو طرف است. یادتان باشد که اکنون وقت سکوت کردن نیست، خطر کنید و ببینید چه پیش می آید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین شهریور ماه

وقتی در گرداب احساسات غوطه می خورید تمایل دارید که از تجزیه و تحلیل منطقی استفاده کنید تا از این مخمصه خلاص شوید. اما فعلاً به شما توصیه می شود که کمی به احساسات تان اطمینان کنید، زیرا وقت کافی برای بررسی منطقی همه ی آن ها وجود ندارد. تنها چیزی که اکنون به آن نیاز دارید کمک گرفتن از حس ششم تان و فقط کمی منطق است.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین مهر ماه

اگر امروز احساسات تان را آشکار کنید معلوم نیست به کجاها کشیده خواهید شد و هر لحظه باید آماده ی بروز یک اتفاق غیرمنتظره باشید. هرچه قدر هم سیاست به خرج دهید چیزی درست نمی شود و فقط وقت تلف کردن است. شاید حتی سعی کنید که امروز حس خوبی به دیگران منتقل کنید، اما بدانید که این کار شما اصلاً ربطی به لطف و مهربانی ندارد. اکنون زمان آن رسیده که حرکتی از خودتان نشان دهید و از آرزوهای تان فراتر بروید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین آبان ماه

روابط عاشقانه ی شما اکنون متزلزل اند. اکنون باید تصمیم بگیرید که آیا یک لذت زودگذر را می خواهید یا یک رابطه ی بادوام را. خوشبختانه می توانید هر دوی این انتخاب ها را با هم داشته باشید، اما باید با احتیاط حرکت کنید. به مسیرتان ادامه دهید و به دنبال خواسته های قلبی تان باشید. اما یادتان باشد که اقداماتی که اکنون در پیش می گیرید می توانند نتایج مهمی به همراه داشته باشند. پس همه ی جوانب را بررسی کنید و راه تعادل را در پیش بگیرید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین آذر ماه

اتفاقات غیرمنتظره فشار زیادی به شما وارد می کنند و ماجراهایی را در روابط تان رقم می زنند که خوشایند شما نیست. اما اجازه ندهید که این پیشامدهای منفی مانع ادامه ی رابطه ی شما با فرد مورد علاقه ی تان شوند. هرچه قدر سعی کنید از این اتفاقات دوری کنید مطمئن باشید که با شدت بیشتری اتفاق خواهند افتاد. سعی کنید با چیزهایی که قابل پیش بینی نیستند کنار بیایید تا راحت تر این مسیر را طی کنید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین دی ماه

اکنون باید دقیقاً بررسی کنید که از دیگران چه انتظاراتی دارید و این که می توانید به چه چیزهایی واقعاً دست پیدا کنید. از یک چیز می توانید مطمئن باشید، اکنون روابط تان وارد مرحله ی دگردیسی شده اند. پس سعی نکنید که همه چیز را همان طور که هست نگه دارید. یادتان باشد که با این مقاومت بی مورد فقط برای خودتان مانع تراشی می کنید، باید نسبت به فرصت های جدید مشتاق باشید تا واقعیتی دیگر را برای خود رقم بزنید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین بهمن ماه

اکنون می توانید بدون این که احساسی عمل کنید آینده ی خود را بررسی نمایید و به فرصت هایی که پیش روی تان قرار دارند فکر کنید. بهتر است به ارزیابی خاطرات گذشته بپردازید. از این که دوباره به اتفاقات گذشته فکر کنید ترس نداشته باشید، یک بار و برای همیشه تکلیف این خاطرات را روشن کنید. شاید این کار چند روزی طول بکشد، اما ارزش اش را دارد. افکارتان را سر و سامان دهید تا بتوانید با انرژی تازه با اتفاقات هیجان انگیز پیش رو مواجه شوید.

فال روزانه ۳۱ خرداد متولدین اسفند ماه

شک و تردید را کنار بگذارید، اکنون زمان آن رسیده که یک تصمیم درست و واقعی برای رسیدن به چیزی که می خواهید بگیرید. اما حواس تان باشد که محتاطانه عمل کنید، یعنی در به نمایش گذاشتن موضع تان بیش از حد سرسختی نشان ندهید تا آشوب درست نشود. نقش قربانی را هم بازی نکنید، زیرا برای رسیدن به مقصودتان اصلاً کمک تان نخواهد کرد. در عوض به دیگران اجازه دهید تا از خواسته های تان مطلع شوند و این که حرف های تان را از صمیم قلب و با صداقت بزنید.

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 259 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 4:35

کد خبر : 81232

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 15

درمان یبوست روزه داران   یک متخصص طب سنتی گفت: برای کسانی که یبوست دارند, افطاری‌شان را بهتر است با خاکشیر و آب داغ و کمی نبات شروع کنند. لیلا شیربیگی, متخصص طب سنتی درباره رفع یبوست در روزه داری, اظهار داشت: برای کسانی که یبوست دارند, افطاری‌شان را بهتر است با خاکشیر و آب […]

درمان یبوست روزه داران

به این دلایل روزه تان را با خاکشیر و نبات باز کنید

یک متخصص طب سنتی گفت: برای کسانی که یبوست دارند, افطاری‌شان را بهتر است با خاکشیر و آب داغ و کمی نبات شروع کنند.

لیلا شیربیگی, متخصص طب سنتی درباره رفع یبوست در روزه داری, اظهار داشت: برای کسانی که یبوست دارند, افطاری‌شان را بهتر است با خاکشیر و آب داغ و کمی نبات شروع کنند.

به‌گفته وی یک قاشق چای‌خوری خاکشیر در یک فنجان آب داغ و کمی هم پودر نبات با هم مخلوط کنند و افطار را با این نوشیدنی گرم باز کنند و بعد ۱۵ دقیقه تحمل کنند تا خاکشیر و آب داغ جذب بدن شود, آن زمان شروع به خوردن افطار کنند.

همچنین میثم شیرزاد ــ متخصص طب سنتی نیز ادامه داد: افطار را باید با نوشیدنی‌های گرم شیرین آغاز کرد.

  1. شیر گرم با عسل

  2. شیر گرم با شیره انگور

  3. چای با شیره انگور

استفاده از شکر در نوشیدنی‌های گرم کمک می‌کند که انرژی از دست رفته زودتر برگردد و در عین حال رطوبت از دست رفته هم زودتر جبران شود.

همچنین سید سعید اسماعیلی ــ متخصص طب سنتی نیز اضافه کرد: برای افطار بهتر است که ما غذاهایی مصرف کنیم که با معده‌ای که حدوداً ۱۷ ساعت خالی بوده سازگار باشد بنابراین استفاده از غذاهایی که بسیار سنگین و دیرهضم هستند برای وعده افطار قاعدتاً خوراکی‌های مناسبی به نظر نمی‌رسند.

 استفاده از آب سرد موقعی که افراد ساعت‌ها تشنه بودند و کبد و معده حرارت زیادی دارد, باعث می‌شود به‌سرعت این آب سرد جذب کبد شود و به کبد ما آسیب برساند. توصیه می‌کنیم افطار را با کمی آب ولرم شروع و روزه را با آن باز کنند.

مهدیس مجتبایی ــ متخصص طب سنتی نیز خاطرنشان کرد: یادتان باشد در زمان افطار تا سحر از چای پُررنگ, قهوه و نسکافه خیلی کم استفاده شود یا اصلاً استفاده نشود, چون تشنگی‌تان را چندین برابر افزایش می‌دهد. اگر خیلی به خوردن چای عادت دارید بهتر است از چای کمرنگ و ترجیحاً از چای‌های ایرانی اصیل بدون عطر و بدون اسانس استفاده شود

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 263 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 4:35

کد خبر : 81218

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 3

  کاوه رضایی که فصل گذشته در ذوب آهن اصفهان توپ می‌زد با عقد قراردادی به استقلال تهران پیوست. پیش از این خبر مذاکره این بازیکن با باشگاه پرسپولیس منتشر شده بود اما این مذاکرات موفقیت‌آمیز نبود و در نتیجه مسیر رضایی باشگاه سرخ به باشگاه آبی تغییر کرد mohammadمطالب دیگر نویسنده Like Like Love […]

کاوه رضایی در استقلال

کاوه رضایی که فصل گذشته در ذوب آهن اصفهان توپ می‌زد با عقد قراردادی به استقلال تهران پیوست. پیش از این خبر مذاکره این بازیکن با باشگاه پرسپولیس منتشر شده بود اما این مذاکرات موفقیت‌آمیز نبود و در نتیجه مسیر رضایی باشگاه سرخ به باشگاه آبی تغییر کرد

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 234 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 1:44

کد خبر : 81220

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 1

بازیگر زن معروف با موهای تراشیده گلوریا هاردی بازیگر ایرانی-فرانسوی است که با بازی در سریال کیمیا به شهرت رسید. گلوریا هاردی از مادری ایرانی و پدری فرانسوی متولد شده است. وی چندسال پیش با ساعد سهیلی بازیگر کشورمان ازدواج کرده و هم اکنون در ایران زندگی می کند. گلوریا هاردی عکس جدیدی از خودش […]

بازیگر زن معروف با موهای تراشیده

گلوریا هاردی بازیگر ایرانی-فرانسوی است که با بازی در سریال کیمیا به شهرت رسید.

گلوریا هاردی از مادری ایرانی و پدری فرانسوی متولد شده است.

وی چندسال پیش با ساعد سهیلی بازیگر کشورمان ازدواج کرده و هم اکنون در ایران زندگی می کند.

گلوریا هاردی عکس جدیدی از خودش منتشر کرده است که در این عکس به نظر می رسد وی موهایش را تراشیده است!!

کچل شدن گلوریا هاردی

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 204 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 1:44

کد خبر : 81188

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 10

علی پروین در مراسم افطاری   احمد یوسفی یکی تجار سرشناس تهران که از قدیم در کنار پرسپولیس بوده، مراسم افطار امسالش را در باغی در ابتدای جاده چالوس گرفت و تقریبا بسیاری از ستاره های قدیمی و هم سن و سالش در هنر و فوتبال را هم دعوت کرده بود. علی پروین، ناصر ملک […]

علی پروین در مراسم افطاری

احمد یوسفی یکی تجار سرشناس تهران که از قدیم در کنار پرسپولیس بوده، مراسم افطار امسالش را در باغی در ابتدای جاده چالوس گرفت و تقریبا بسیاری از ستاره های قدیمی و هم سن و سالش در هنر و فوتبال را هم دعوت کرده بود. علی پروین، ناصر ملک مطیعی، پوری بنایی، امیر قلعه نویی در کنار چهره های دیگری چون رویانیان و هدایتی و عباس انصاری فرد از دیگر مهمانان سرشناس این مراسم افطار بودند.

مالک برج های افرا و خیلی دیگر از تجار سرشناس تهران هم در این افطاری حضور داشتند. علی پروین طبق معمول قطب فوتبالی ها بود و همه دور او نشسته بودند. عباس انصاری فرد از ماجرای شکایتی که اخیرا برایش مشکل ساخته بود می گفت، محمد رویانیان سعی می کرد از این بگوید که چطور سامانه هوادارای راه افتاده برای استقلال و پرسپولیس، درآمدزایی می کند و این تیم ها به حقوق واقعی شان نمی رسند.

هدایتی هم مدام از این می گفت که برای پرسپولیس چه بازیکنی خریده، برای تیم ملی چه پول هایی می خواهد بدهد و کلی از این حرف هایی که وزیر ورزش هر باری می شنودشان، ناراحت می شود.

پوری بنایی هنرپیشه قدیمی هم در این مراسم با علی پروین و ناصر ملک مطیعی، دقایقی همکلام شد. علی پروین در دیدار با امیر قلعه نویی هم از او درباره تیمش پرسید. از خریدهایش و از گرانی فوتبال نالید و البته به قلعه نویی گفت:«تیم سال قبل تراکتور خیلی خوب بود و باید قهرمان می شد، امسال تیم برای قهرمانی بستی یا نه؟»

این مراسم یکی از افطاری های پر سر و صدایی است که در تهران گرفته می شود و گردش مالی آدم هایی که آنجا بودند، هزاران میلیاردی می شد!

عکس علی پروین و ناصر ملک مطیعی در مراسم افطاری

عکس علی پروین و ناصر ملک مطیعی در مراسم افطاری

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 258 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 3:56

کد خبر : 81190

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 5

مهاجرت امید آهنگر به هلند امید آهنگر بازیگر سریال پرطرفدار «علی کوچولو» در دهه ۱۳۶۰ این روزها در هلند زندگی مشغول تحصیل و فیلمسازی است و دل پری دارد. امید آهنگر را خیلی‌ها با سریال “علی کوچولو” به یاد دارند. او پس از سال‌ها فعالیت در این عرصه این روزها در هلند زندگی می‌کند و […]

مهاجرت امید آهنگر به هلند

امید آهنگر بازیگر سریال پرطرفدار «علی کوچولو» در دهه ۱۳۶۰ این روزها در هلند زندگی مشغول تحصیل و فیلمسازی است و دل پری دارد.

امید آهنگر را خیلی‌ها با سریال “علی کوچولو” به یاد دارند. او پس از سال‌ها فعالیت در این عرصه این روزها در هلند زندگی می‌کند و مشغول تحصیل و فیلمسازی در این کشور است.

آهنگر درباره فعالیت‌های اخیر خود گفت: این روزها مشغول تحصیل، فیلمسازی، برنامه‌سازی و همین‌طور تدوین و نویسندگی هستم.

وی گفت: از فضای هنری ایران کمی فاصله گرفتم، البته این به این معنی نیست که کار نمی‌کنم، همان‌طور که گفتم خارج از فضای هنری ایران کار می‌کنم و این دوری نیز به این دلیل است که دست‌اندرکاران فضای هنری کشور، با تصمیمات نه‌چندان درست باعث می‌شوند که من و امسال من مجبور به ادامه فعالیت در خارج از وطن باشیم.

آهنگر را بیشتر به عنوان بازیگری می‌شناسیم که سال‌های کودکی‌اش را در این راه گذرانده است. او در پاسخ به این سؤال که فکر می‌کنید چه دلایلی باعث شد که زمانی کارهای کودک مخاطب داشتند در حالی ‌که این روزها این اتفاق خیلی به ندرت پیش می‌آید، بیان کرد: متأسفانه دلایل گوناگونی دارد که مهم‌ترین آن برمی‌گردد به اینکه آدم‌های اشتباهی در بخش‌های گوناگون هنری بر مسند قدرت تکیه زده‌اند و با تصمیم‌گیری‌های اشتباه در حوزه کار کودک، این بخش را دچار مشکل کردند. ضمن اینکه اساساً در کار کودک خبری از پول نیست و تهیه‌کنندگانِ اشتباهی و همین‌طور کسانی که مدام به دنبال پول و مقام هستند به سمت کار کودک قدم برنمی‌دارند. در حالی که در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد این‌گونه نبود.
مهاجرت امید آهنگر به هلند

مهاجرت امید آهنگر به هلند

این بازیگر جوان همچنین درباره فضای برنامه‌سازی حال حاضر اظهار کرد: با اینکه من شش سال است که ایران نیستم، ولی مدام در حال پیگیری برنامه‌های تلویزیونی هستم. متأسفانه از لحاظ کیفی بسیار سطح برنامه‌های ما پایین است و روز به روز بدتر هم می‌شود. در حال حاضر شبکه‌های تلویزیونی بسیاری داریم، ولی هیچ‌کدام خوراک مناسبی به مخاطب نمی‌دهند و این طبیعی است که با ساخت و ادامه این تفکر، مردم به سراغ شبکه‌های ماهواره‌ای بروند، اما وقتی یک کار خوب ساخته می‌شود، ماهواره‌ها به صورت خودکار خاموش می‌شوند و مردم دوست دارند کاری را که در داخل کشور ساخته شده و وطنی است ببینند. حالا شما حساب کنید نصف شبکه‌های ما برنامه‌هایی بسازند و پخش کنند که بیننده دیگر به سراغ ماهواره نرود، مثل مجموعه “شهرزاد” که در طی این مدت بسیار خوب عمل کرد.

آهنگر در ادامه درباره تفاوت برنامه‌سازی در داخل و خارج از کشور نیز گفت: تفاوت برنامه‌سازی در خارج از کشور با داخل ایران یک مقایسه اشتباه است و به نظر من قابل قیاس نیستند، برای مثال یک کشور کوچک با جمعیت ۱۷ میلیون نفری مثل هلند که خیلی هم در عرصه سینما و تلویزیون جایگاهی در سطح جهانی ندارد، بالغ بر ۱۰۰ شبکه دارد که وقتی شما تلویزیون را روشن می‌کنید تنوع برنامه آن‌قدر زیاد است که به شبکه یازدهم نمی‌رسید و همان ۱۰ شبکه اول شما را به عنوان یک بیننده نگه می‌دارد و تمام خواسته‌های شما از یک برنامه تلویزیونی برآورده می‌شود، به خاطر همین فکر می‌کنم از لحاظ مقایسه اصلاً درست نیست.
دلایلش هم برمی‌گردد به اینکه تمامی کسانی که در همه شبکه‌های مختلف در خارج از ایران کار می‌کنند از مدیران ارشد تا کوچک‌ترین عضو آن شبکه همگی تحصیلات مدیا دارند و همگی با فضای کار هنری آشنا هستند، ولی در ایران به این شکل نیست و بالای هفتاد درصد از کسانی که در این عرصه فعالیت دارند تخصصشان چیز دیگری است. البته این امر شامل حال تلویزیون‌های ایرانی خارج از کشور یا همان کانال‌های ماهواره‌ای نیز می‌شود. شاید هم بیشتر و در این‌گونه تلویزیون‌ها به بالای ۹۰ درصد می‌رسد که یک فاجعه است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم روزی شرایط فراهم شود تا بتوانم در فضای رسانه‌ای داخل مجدداً برای مردم کشورم کار کنم، چون ما هنرمندان هر چه داریم از مردم است و باید به مردم دینمان را ادا کنیم.

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 250 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 3:56

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد افرادی که به طور منظم تخم مرغ مصرف می‌کنند سیستم ایمنی بهتری دارند و با اضافه کردن فلفل سیاه به آن برخی از بیماری‌ها را نیز می‌توان درمان کرد یا از بین برد.

 تخم مرغ +فلفل سیاه

تخم مرغ غنی از ماده مغذی، ویتامین‌های A، D، B12 است.بر اساس گزارش سایت هلث نیوز، نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد افرادی که به‌طور منظم تخم مرغ مصرف می‌کنند سیستم ایمنی بهتری دارند. با اضافه کردن فلفل سیاه به تخم مرغ خیلی از بیماری‌ها را می‌توان درمان کرد یا از بین برد. در این مطلب به برخی از این خواص اشاره می‌کنیم:

  1. *میزان انرژی را بالا و سوخت و ساز بدن را افزایش می دهد:

شروع روز با مصرف تخم مرغ و فلفل سیاه سوخت‌وساز بدن را افزایش می‌دهد و برای تمام‌روز انرژی ایجاد می‌کند.

  1. *میزان گلبول‌های قرمز را بالا می‌برد:

ترکیب این دو ماده، غنی از آهن است. آهن تا سطح مطلوبی اکسیژن‌رسانی را به سلول‌هابهبود می‌بخشد درنتیجه گردش خون و میزان گلبول‌های قرمز افزایش پیدا می‌کند.

  1. *عضله سازی می‌کند:

با تأمین پروتئین لازم بدن و عضله سازی، فرم عضلات بدن را بهبود می‌دهد.

  1. *سلامتی مغز را تامین می‌کند:

مصرف این دو ترکیب به‌عنوان صبحانه باعث تقویت، سلامت و فعال ماندن مغز می‌شود. ماده‌ای به نام کولین در این صبحانه، در تولید سلول‌های مغز ی نقش دارد.

  1. *مشکل دید را کاهش می‌دهد:

مصرف منظم این دو ترکیب برای صبحانه تکرر مشکلات چشمی مربوط به سن مانند دژنراسیون شبکیه و آب‌مروارید را کاهش می‌دهد. تخم مرغ غنی از کارتینوئید و و ویتامین لازم برای بهبود بینایی است.

  1. *استخوان‌های سالم ایجاد می‌کند:

از آنجا که تخم‌مرغ غنی از ویتامین D است، ترکیب آن با فلفل سیاه ظرفیت جذب کلسیم در استخوان را بالا می‌برد. درنتیجه استخوان‌ها قوی‌تر و کمتر مستعد به بیماری‌هایی مانند پوکی می‌شود

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 249 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 3:56

کد خبر : 81139

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 3

سهیلا رضوی و همسرش   فرخ نعمتی و همسرش سهیلا رضوی در سریال تلویزیونی یادآوری کنار هم بازی کرده اند آنها در این سریال نقش زن و شوهری را بازی می‌کنند که فرزندشان به‌دلیل قتل در زندان به سر می‌برد سهیلا رضوی بازیگر سریال شهرزاد و همسرش سهیلا رضوی همچنین در سریال شبکه خانگی شهرزاد […]

سهیلا رضوی و همسرش

فرخ نعمتی و همسرش سهیلا رضوی در سریال تلویزیونی یادآوری کنار هم بازی کرده اند آنها در این سریال نقش زن و شوهری را بازی می‌کنند که فرزندشان به‌دلیل قتل در زندان به سر می‌برد

سهیلا رضوی کنار همسرش

سهیلا رضوی بازیگر سریال شهرزاد و همسرش

سهیلا رضوی همچنین در سریال شبکه خانگی شهرزاد که بسیار پر بیننده هم بود بازی کرده است

همسرش رو همه با عنوان صدای امام رضا می شناسند

سهیلا رضوی کنار فرخ نعمتی

بیوگرافی سهیلا رضوی

سهیلا رضوی (زاده ۹ شهریور ۱۳۳۳ – تهران) بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون اهل ایران است. وی همسر فرخ نعمتی بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون است

همسر صدا پیشه امام رضا فرخ نعمتی

 

عنوان فیلمسال ساخت
میگرن۱۳۹۰
آقا یوسف۱۳۸۹
یه حبه قند۱۳۸۸
مارمولک۱۳۸۲
هتل کارتن۱۳۷۵
چهره۱۳۷۴
عاشقانه۱۳۷۴
چون ابر در بهاران۱۳۶۹
سراب۱۳۶۵
گردباد۱۳۶۴

تلویزیون

عنوان فیلمکارگردان
دادگاه نورنبرگمنیژه ممادری
رستم و سهرابپری صابری
سلطان مارشهره لرستانی
نطفه شومرضاکرم رضایی
دکتر فاستوسایرج راد
دکتر کنوکایرج راد
تجاوزگرانایرج راد

سریال

عنوان فیلمکارگردان
سرنخکیومرث پور احمد
نمایشبهمن زرین پور
همه بچه های منمرضیه برومند
عکس های جدید سهیلا رضوی

بیوگرافی فرخ نعمتی

فرخ نعمتی در سال ۱۳۳۰ در تهران متولد شد و اصالتاً اهل شهرستان طالقان می‌باشد.

همسر وی «سهیلا رضوی»، بازیگر می‌باشد.

لیسانس مدیریت اقتصادی است.

بازی در سینما را از سال ۱۳۶۳ با «زائر خلف»، همکاری «یدالله نوعصری» آغاز کرد.

سهیلا رضوی بازیگر سریال شهرزاد

حضور فرخ نعمتی در فیلم های سینمایی

  1. لکه (۱۳۹۳)
  2. بشارت به یک شهروند هزاره سوم (۱۳۹۱)
  3. چک (۱۳۹۰)
  4. برف روی شیروانی داغ (۱۳۸۹)
  5. آتش سبز (۱۳۸۶)
  6. خواب لیلا (۱۳۸۶)
  7. راه طی شده (۱۳۸۴)
  8. ماهی‌ها عاشق می‌شوند (۱۳۸۳)
  9. سیندرلا (۱۳۸۰)
  10. صنم (۱۳۷۸)
  11. تابلویی برای عشق (۱۳۷۶)
  12. هتل کارتن (۱۳۷۵)
  13. جمیل (۱۳۶۶)
  14. محموله (۱۳۶۶)
  15. تشکیلات (۱۳۶۵)
  16. سراب (۱۳۶۵)
  17. زائر خلف (۱۳۶۳)
عکس های جدید بازیگر سهیلا رضوی
Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 233 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 0:14

کد خبر : 81130

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 4

سلام عکسی از معین خواننده لس انجلسی براتون گذاشتم با اینکه خیلی شکسته شده ولی داره برای خانوادش میوه زرد آلو میچینه باریکلا بهش akramمطالب دیگر نویسنده Like Like Love Haha Wow Sad Angry

سلام عکسی از معین خواننده لس انجلسی براتون گذاشتم با اینکه خیلی شکسته شده ولی داره برای خانوادش میوه زرد آلو میچینه باریکلا بهش

photo_2016-06-18_01-13-15

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 235 تاريخ : شنبه 29 خرداد 1395 ساعت: 4:36

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین فروردین ماهنگران چیزهای منفی که ممکن است در یک رابطه اتفاق بیفتند نباشید، زیرا چیزی جز اتلاف وقت نیست. اما مشخص است که به راحتی نمی توانید فکرتان را از این چیزها خالی کنید. این وضعیت خیلی برای تان آشنا به نظر می رسد، انگار قبلاً هم این ماجراها را تجربه کرده اید. باید بدانید که آن چه اکنون پیش روی تان قرار گرفته با تجربه های گذشته کاملاً فرق داراد، پس ترس های تان را کنار بگذارید تا از این افکار معیوب خلاص شوید. به آن چه در گذشته اتفاق افتاده آگاهی دارید، پس آن را دوباره تکرار نکنید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین اردیبهشت ماه

اگر امروز کسی به سراغ تان آمد که ایده های جالبی در سر داشت، یادتان باشد که زود دست به سرش نکنید، چیزی را که می گوید حتماً مورد توجه قرار دهید. دوست ندارید کاری را که عاقبت اش معلوم نیست دنبال کنید. به خاطر تجربه ای که به تازگی پشت سر گذاشته اید ممکن است بلافاصله به این درخواست پاسخ منفی بدهید. اما به شما توصیه می شود که طرز فکرتان را عوض کنید و این موقعیت را فقط با توجه به خودش بسنجید. وقتی چنین فرصتی برای تان پیش آمده این قدر ناسپاس نباشید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین خرداد ماه

شاید به نظر برسد که اگر اکنون افکار و احساسات تان را با دیگران در میان نگذارید بهتر است و امنیت بیشتری خواهید داشت، اما این همه گوشه گیری که نشان می دهید اصلاً لزومی ندارد. مشکل از افکاری نیست که در سر دارید، بلکه طرز بیان آن هاست که ممکن است شما را گرفتار کند. یادتان باشد که دیگران را مسئول احساسات تان ندانید و از آن ها انتظار نداشته باشید که مشکل تان را حل کنند. آن ها قادر به حل مشکلات شما نیستند، اما می توانند به حرف های شما گوش کنند و حمایت تان کنند. پس سعی نکنید این بار سنگین را به تنهایی به دوش بکشید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین تیر ماه

به نظر می رسد که قصد دارید مسئولیت چیزی را که اشتباه متوجه شده بودید بپذیرید، اما ممکن است که این نیت خوب شما لکه دار شود. خودتان فکر می کنید که واضح حرف می زنید و می توانید انگیزه های تان را به دیگران بفهمانید، اما ممکن است آن چه می گویید اشتباه برداشت شود. یادتان باشد که هرچه بیشتر حرف بزنید، اوضاع آشفته تر خواهد شد. پس این قدر سعی نکنید همه ی کارهای تان را برای دیگران توضیح دهید و آن را توجیه کنید، همین که نیت خوبی دارید کافی است و می توانید به یک عذرخواهی ساده بسنده کنید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین مرداد ماه

امروز تصمیم دارید که بیش از پیش دست به کار و تلاش بزنید، زیرا اکنون بهترین فرصت برای انجام کارهاست. برنامه ای که در پیش گرفته اید بسیار عالی و بدون نقص است، اما احتمال زیادی وجود دارد که تا اواخر روز با موانع و مشکلاتی روبرو شوید. اگر نتوانستید به آن چه می خواستید عمل کنید اشکالی ندارد، خودتان را سرزنش نکنید. امشب را راحت بخوابید، فردا فرصت تازه ای در انتظار شماست.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین شهریور ماه

به نظر می رسد که هنوز هم به طور پنهانی از یک زخم گذشته آزرده خاطر هستید. البته مدت ها از آن ماجرا می گذرد و شما همه را بخشیده اید و اکنون به راه خودتان می روید. اگر اکنون از این احساسات ناراحت کننده دست بردارید لزوماً به این معنی نیست که زندگی شادی خواهید داشت. باید یک بار دیگر به عقب نگاه کنید و بعد یک تصمیم مهم بگیرید. از این تجربه درس بگیرید و وقتی آن را خوب بررسی کردید می توانید به مرحله ی بعد وارد شوید. یادتان باشد تا با این گذشته ی تلخ کنار نیایید نمی توانید آینده ی دلپذیری داشته باشید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین مهر ماه

اگر امروز متوجه شوید که کسی می خواهد فریب تان دهد ممکن است خیلی زود به او خشم بگیرید. دقیقاً نمی دانید چه نقشه ای برای تان کشیده اند و چه تله هایی کار گذاشته اند، اما می توانید حقیقت و دروغ را از هم تشخیص دهید. به توصیه های آن ها اهمیت ندهید و فقط به ندای دون تان گوش کنید. سعی کنید واقع گرا باشید و بدانید که حس ششم تان به شما دروغ نمی گوید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین آبان ماه

سعی کنید تمام کارهایی را که اکنون در دست دارید تمام کنید تا بتوانید خودتان را برای یک فرصت جدید و هیجان انگیز آماده کنید. تمام وجودتان به هیجان آمده است، اما یادتان باشد که اگر سعی کنید همه چیز پیرامون تان را کنترل کنید دیگر هیجانی باقی نخواهد ماند. برنامه ریزی هایی را که قبلاً انجام داده بودید کنار بگذارید و یاد بگیرید که در لحظه عمل کنید. اکنون به نفع شماست که برای آینده برنامه ریزی نکنید و در لحظه زندگی کنید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین آذر ماه

کمی کارها را ساده تر بگیرید و سعی کنید پیشرفت هایی را که حاصل کرده اید با خلاقیت به کار بگیرید. شاید صبح آرامی را پشت سر بگذارید، اما بدانید که امروز قرار نیست آرامش و سکون را تجربه کنید. امروز ممکن است به دشمن خودتان تبدیل شوید، زیرا مدام با احساسات و تجربیات گذشته در پیکارید. تنها چیزی که می تواند اکنون کمک تان کند این است که دل نگرانی های خود را با یک دوست صمیمی در میان بگذارید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین دی ماه

صدای تیک تاک ساعت را می شنوید و احساس می کنید که دیگر وقتی باقی نمانده تا کارهای نیمه تمام را به سرانجام برسانید. شاید مجبور شوید بعضی چیزها را همین طور نیمه تمام رها کنید و به مرحله ی بعد وارد شوید. اما نگران نباشید، تا چند هفته ی آینده دوباره فرصت خواهید یافت تا این امور را به انجام برسانید. فعلاً سعی کنید بهترین های تان را به نمایش بگذارید، اما خیلی به خودتان سخت نگیرید. با خودتان کمی مهربان تر رفتار کنید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین بهمن ماه

روزی که در پیش دارید دو چهره دارد: مثل یک بره ی بی آزار وارد می شود و مثل یک شیر به پایان می رسد. شاید تصمیم بگیرید که یک رویه ی معنوی را در پیش بگیرید و افکارتان را به دیگران تحمیل نکنید. البته این گوشه گیری معنوی شما ممکن است زیاد طول بکشد، اما یادتان باشد وقتی خواستید وارد عمل شوید با آگاهی و ملایمت شروع کنید. نیازی نیست که از همان اول قدرت و جسارت تان را به نمایش بگذارید.

فال روزانه ۲۹ خرداد متولدین اسفند ماه

به خوش بینی روی آورده اید، زیرا می خواهید عدم امنیتی را که اکنون احساس می کنید از دیگران مخفی نگه دارید. البته دیگران متوجه این رفتار تظاهری شما نخواهند شد. شاید باورتان نشود، اما به نفع تان است که احساسات تان را با دیگران در میان بگذارید و خودتان را برای پیامدهای آن آماده کنید. بدانید که اگر احساسات تان را آشکار کنید بهتر از این است که آن ها را پیش خودتان مخفی نگه دارید.

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 224 تاريخ : شنبه 29 خرداد 1395 ساعت: 4:36

کد خبر : 81133

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 1

جشن تولد دختر امیررضا دلاوری امیررضا دلاوری بازیگر کشورمان جشن تولد ۶ سالگی دخترش دیار دلاوری را برگزار کرد. در این جشن تولد شاهرخ استخری و دخترش به همراه سیاوش خیرابی حضور داشتند. عکس و متن منتشر شده توسط امیررضا دلاوری: دیار خانم اومدنت مبارک پیچیدن عطر تنت مبارک عاشقتم یه عمره بی اجازه اومدنت […]

جشن تولد دختر امیررضا دلاوری

امیررضا دلاوری بازیگر کشورمان جشن تولد ۶ سالگی دخترش دیار دلاوری را برگزار کرد.

در این جشن تولد شاهرخ استخری و دخترش به همراه سیاوش خیرابی حضور داشتند.

عکس و متن منتشر شده توسط امیررضا دلاوری:

دیار خانم اومدنت مبارک
پیچیدن عطر تنت مبارک
عاشقتم یه عمره بی اجازه
اومدنت یعنی شروع تازه

۶ سالگیت مبارک

جشن تولد دختر امیررضا دلاوری

تولد دختر امیررضا دلاوری بازیگر معروف

جشن تولد دختر امیررضا دلاوری جشن تولد دختر امیررضا دلاوری

زندگی شخصی امیر رضا دلاوری

امیر رضا دلاوری متولد ۱۷ مرداد ۱۳۵۵ در تهران، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است که کار خود را با فیلم متولد ماه مهر آغاز کرد.

سال ۷۴ بود که اولین کار تصویری اش را انجام داد که در واقع یک کلیپ موسیقی ساخته مسعود آب پرور بود و از طریق ایشان به دفاتر دیگر معرفی شد و بالاخره کار خود را با سریال مهر خوبان و ترور شروع کرد؛ و با ما چند نفر چهره شد.

او جزو ۵۲۰ هنرمندی بود که از دکتر محمد سرافراز بابت انتصاب علی اصغر پورمحمدی به عنوان معاون جدید سیما قدردانی کردند.

امیر رضا دلاوری در سینما

عنوان فیلمسال ساختکارگردان
چ[۳]۱۳۹۲ابراهیم حاتمی کیا
فردا۱۳۹۲مهدی پاکدل
روز روشن۱۳۹۱حسین شهابی
مهتاب روی سکو۱۳۸۹فیما امامی
مخمصه۱۳۸۶محمدعلی سجادی
عاشق مترسک۱۳۸۲مهدی نوربخش
متولد ماه مهر۱۳۷۸احمدرضا درویش
نفوذی۱۳۸۷احمد کاوری
سایاب[۴]۱۳۸۶محمدعلی سجادی
جنایت۱۳۸۲محمدعلی سجادی
خودزنی۱۳۹۰احمد کاوری

تلویزیون

عنوان فیلمسال ساختکارگردان
مهر خوبان۱۳۷۴یوسف سیدمهدوی
ترور
فروغ بی پایان
شن‌ها روی کف رودخانه
قلب یخی۱۳۸۹محمد حسین لطیفی
بگذار آفتاب برآید۱۳۷۷حسین مختاری
آبی مثل دریا۱۳۸۱ابوالقاسم معارفی
آهوی ماه نهم۱۳۸۳مسعود نوابی
پایان نمایش۱۳۸۴بهمن زرین‌پور
ما چند نفر۱۳۸۵فیاض موسوی
بیداری۱۳۸۶بهرام عظیم پور
مختار نامه۱۳۸۳داود میرباقری
بیدار باش۱۳۹۱احمد کاوری
هوش سیاه۱۳۸۹مسعود آب‌پرور
ساختمان ۸۵۱۳۸۹مسعود آب‌پرور
عملیات ۱۲۵۱۳۸۷بهروز افخمی
یادداشت‌های زن خانه‌دار
زخم۱۳۹۳مسعود آب‌پرور
کاراگاه علوی۱۳۸۶حسن هدایت
شب مهتابی نادر۱۳۸۰نادر قدرت فتحی
Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 242 تاريخ : شنبه 29 خرداد 1395 ساعت: 4:36

کد خبر : 81060

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 2

محمد محبیان با انتشار عکسی صفحه شخصی اش را بروز کرد. محمد که پسر دوم مرحوم حبیب محبیان می باشد با انتشار عکس زیر مردم را دعوت به حضور در مراسم هفتم پدرش کرد.   نام :محمد نام خانوادگی : محبیان پدر : حبیب مادر : ناهید ( همسر دوم حبیب ) برادر: احمدرضا ( […]

محمد محبیان با انتشار عکسی صفحه شخصی اش را بروز کرد.

محمد که پسر دوم مرحوم حبیب محبیان می باشد با انتشار عکس زیر مردم را دعوت به حضور در مراسم هفتم پدرش کرد.

نفرین پسر حبیب محبیان

نام :محمد

نام خانوادگی : محبیان

پدر : حبیب

مادر : ناهید ( همسر دوم حبیب )

برادر: احمدرضا ( فرزند همسر اول حبیب شادی . ساکن تهران )

متولد : ۲۷ مهر ۱۳۶۰ (۱۹ اکتبر ۱۹۸۱ )

در تهران متولد شد و در سه سالگی ایران را ترک کردند به استانبول و بعد به رم رفتند و در سال ۱۹۸۷ در آمریکا ساکن شدند.

مسلط  به زدن  سازهایی چون گیتار و پرکاشن است

قد : ۱۸۹ سانتیمتر

وزن : ۸۱ کیلوگرم

رنگ مو : قهوه ای

رنگ چشم : میشی

رنگ مورد علاقه: سفید

تحصیلات : علوم سیاسی

غذای مورد علاقه : قورمه سبزی- سوشی

یک بار هم به مکه سفر کرده در ۱۸ سالگی

اولین آهنگ : سلام همسایه و بعد جوونی و قسم

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 239 تاريخ : جمعه 28 خرداد 1395 ساعت: 16:28

کد خبر : 81007

دیروز منتشر شد

تعداد بازدید: 77

احسان علیخانی مجری و تهیه کننده سرشناس کشورمان می باشد. سال گذشته بود که حاشیه های زیادی درباره دستمزد این مجری ۳۴ ساله مطرح شد. در تیرماه سال نود و چهار گمانه زنی‌هایی راجع به دستمزد پرداختی به احسان علیخانی مطرح شد که خبر می‌داد او مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان را برای […]

احسان علیخانی مجری و تهیه کننده سرشناس کشورمان می باشد.

سال گذشته بود که حاشیه های زیادی درباره دستمزد این مجری ۳۴ ساله مطرح شد.

در تیرماه سال نود و چهار گمانه زنی‌هایی راجع به دستمزد پرداختی به احسان علیخانی مطرح شد که خبر می‌داد او مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان را برای مجریگری یک‌ماهه ویژه برنامه ماه عسل طلب کرده است. علاوه بر این، مبلغی بالغ بر دویست میلیون تومان را برای حق آورندگی «تهیه کنندگی» دریافت کرده است. وی همچنین در یکی از قسمت‌های این برنامه واکنش تندی به انتقادات اخیر نشان داد و اظهار داشت درآمد فیلم برداری مجالس عروسی از یک تهیه کننده با سابقهٔ تلویزیون بیشتر است.

این مسئله انتقادات زیادی را برانگیخت که چرا باید در شرایطی که بسیاری از مردم عامه ایران با بحران اقتصادی مواجه‌اند و حتی قشر متوسط جامعه با ملاحظات اقتصادی عدیده‌ای رو به رو هستند افرادی این چنین کسب ثروت کنند و حتی در برنامه‌هایی که پیش از این رنگ و بویی دینی به خود گرفته و احساسات مردم را درگیر کرده به دنبال کسب درآمدهای نا متعارف باشند.

احسان علیخانی درنهایت در یکی دیگر از قسمت‌های برنامهٔ ماه عسل در تاریخ ۱۲ تیرماه سال نود و چهار اعلام کرد مبلغ دستمزد وی ۴۵ میلیون تومان می‌باشد. او همچنین اظهار داشت این مبلغ برای یک سال تلاشش به منظور آماده‌سازی و تهیه سوژه و بررسی و فیلمبرداری برای ویژه نامهٔ ماه عسل است.

ماشین لندکروز احسان علیخانی

ماشین لندکروز احسان علیخانی

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 220 تاريخ : جمعه 28 خرداد 1395 ساعت: 1:40

کد خبر : 81010

دیروز منتشر شد

تعداد بازدید: 126

حمید گودرزی در حال طلاق و جدایی از همسرش ماندانا دانشور است. ساده ترین خبر در خصوص زندگی عادی و روزمره بازیگران معروف برای مردم جذاب است.   طلاق حمید گودرزی از همسرش ماندانا دانشور کی از این نوع اخبار، خبر ازدواج، جدایی و طلاق چهره هاست، از این رو، اطلاعات خبرنگار ما حاکیست، حمید […]

ساده ترین خبر در خصوص زندگی عادی و روزمره بازیگران معروف برای مردم جذاب است.

طلاق حمید گودرزی از همسرش ماندانا دانشور

کی از این نوع اخبار، خبر ازدواج، جدایی و طلاق چهره هاست، از این رو، اطلاعات خبرنگار ما حاکیست، حمید گودرزی بازیگر مشهور کشورمان در حال جدایی از همسرش است

در مصاحبه هایی که از این زوج منتشر شده بود، خبری از مشکلات و اختلافات میان این دو نفر وجود نداشت، اما گویا جدایی این بازیگر مشهور کشورمان قطعی شده است

دلایل طلاق حمید گودرزی از همسرش

خبر جدایی حمید گودرزی و ماندانا دانشور اینگونه که پیداست جدیت پیدا کرده و از حالت شایعه بیرون آمده و زوج معروف و نامی کشورمان ایران حمید گودرزی و همسرش که بسیار بخاطر عشق و علاقه به هم شهره تر شده بودند در راهروهای دادگاه برای طلاق می باشند .

بارها و بارها حمیدگودرزی و ماندانا دانشور با هم عکس هایی را منتشر کرده بودند و در سایت های گوناگون از عشق و علاقه فراوان این دو به هم گفته شده بود اما این روزها خبر طلاق حمید گودرزی و همسرش شوک عجیبی را به ما وارد کرده است .
هجوم طرفداران حمید گودرزی به صفحه وی برای اطلاع از علت جدایی حمید گودرزی و ماندانا دانشور وی را به واکنش واداشت .
اینگونه که حمید گودرزی در صفحه خود اعلام کرده دلیل طلاق حمید گودرزی از همسرش ، فشار ماندانا دانشور برای خروج از کشور بوده و خروج همسر حمید گودرزی از ایران دلیل طلاق حمید گودرزی و همسرش اعلام شده است

حمید گودرزی در صفحه خود در پاسخ به نظرات طرفدارانش در مورد دلیل طلاق نوشت که من عاشق خانومم بودم ولی اون عاشق زندگی در ایران نبود به همین دلیل رفت .

ساده ترین خبر در خصوص زندگی عادی و روزمره چهره های سرشناس کشور، برای مردم جذاب است.
یکی از این نوع اخبار، خبر ازدواج، جدایی و طلاق چهره هاست، از این رو، اطلاعات خبرنگار ما حاکیست، حمید گودرزی بازیگر مشهور کشورمان در حال جدایی از همسرش ماندانا دانشور است.

در مصاحبه هایی که از این زوج منتشر شده بود، خبری از مشکلات و اختلافات میان این دو نفر وجود نداشت، اما گویا جدایی این بازیگر مشهور کشورمان قطعی شده است.
بدیهی است، این بازیگر سینما و تلویزیون خبر جدایی خود را رسانه ای خواهد کرد.

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 239 تاريخ : جمعه 28 خرداد 1395 ساعت: 1:40

فیروز کریمی بین حرف هایش افرادی را که می آیند و نمی روند معرفی می کند؛ «این رضا مهاجری است؛ مربی خودمان در استقلال اهواز. این دامادم است، مهندس اسماعیل پور این طلوع است، مثل دختر خودم می ماند….» بازار معرفی داغ است.

فیروز کریمی و همسرش

فرزانه خانم کریمی می گوید: «کلید را پشت در خانه می گذاریم، من دارم کارهایم را می کنم که همسایه ها خودشان می آیند داخل».

فیروز کریمی همیشه از جنجالی ترین و موفق ترین مربی های فوتبال ایران است. او بیان خاص خودش را دارد.

تیمش همیشه طرفدارهای خودش را دارد؛ طرفدارهای فیروز کریمی! کریمی از موفق ترین مربی های فوتبال ایران است؛  کریمی این روزها سرمربی استقلال اهواز است.هنر او پیروزکردن تیم هایی غیر از استقلال و پرسپولیس است.

یکی از کسانی که او در مصاحبه هایش از او زیاد یاد می کند، فرزانه خانم است؛ فرزانه خانم هم دخترعموی آقای کریمی است، هم دخترخاله اش و هم همسرش! فیروز کریمی فوق لیسانس روان شناسی است، سرهنگ پلیس بوده و  ۲۰ سالی می شود که سرمربی تیم های مختلف است؛ تیم هایی که با حضور او مطرح شدند.

بازیکن های او بعد از مدتی مثل اعضای خانواده اش می شوند، خودش می گوید در همه مراحل زندگی راهنمایی شان می کنند، یکی از آن بازیکن ها را آن قدر راهنمایی کرد که دامادش شد!

دختر فیروز کریمی و دامادشاو ۳ دختر و یک پسر دارد و مهدی تاتار – بازیکن فوتبال- همسر دختر اولش است.

می گوید: «اسم شناسنامه ای پسرم، ابوالفضل است اما ما در خانه عباس صدایش می کنیم. می خواستم همه جوره آقا قمر بنی هاشم، مواظبش باشد». دختر دیگرش طبقه بالای خانه شان زندگی می کند. کوچولوهایی که در عکس می بینید هم نوه هایش هستند، علی و امین.

همسر فیروز کریمی
  • می دانید آقای حشمت مهاجرانی خیلی دوست دارد با شما مصاحبه کند؟

حشمت خان؟ می دانید حشمت خان افسر ارشد ما بود. اوایل خدمت من هم بودند؛ من ستوان بودم و ایشان سرهنگ. یک روز که همدیگر را دیدیم، به من گفت فیروز! کسانی که با تو کار کرده اند، یک بار هم پشت سر تو حرف نمی زنند. گفتم من هیچ وقت با بازیکنم دچار اختلاف نمی شوم.

همین حالا شما می بینید، نیم ساعت دیگر بچه ها مثل سرخ پوست می ریزند اینجا، از بالا و بغل و چپ و راست می آیند و نوه ها دیگر نمی گذارند حرف بزنیم.

  • این مدل زندگی که گفتید (تا نیم ساعت دیگر بچه ها مثل سرخ پوست ها حمله می کنند)، مدل زندگی مورد علاقه شماست؟

بله، البته همیشه که نه. منظورم از سرخ پوست ها نوه ها هستند. ۴تا نوه پسر دارم. وقتی وارد می شوند، خانه را به هم می ریزند و همه جا را به آتش می کشند. الان هم می آیند. آن قدر شلوغ می کنند که بیا و ببین.

  • راستی حاج خانم،  کجا هستند؟

خانم کریمی: الان می آیند. رفته اند خرید.
کریمی: خب، خدا را شکر. ۴ تا پسر آتش پاره هستند. به محض اینکه وارد می شوند، این میز را برمی داریم (اشاره به میز روبه رویش می کند) تا زمین برای فوتبال آماده می شود. توپ را برمی دارند و بازی شروع می شود.

من و حاج خانم هم مدارا می کنیم. چند ساعتی بازی می کنند. با اولین شوت، اولین گلدان می شکند. بعد که کم کم خانه را به هم ریختند، ۳-۲ بار تذکر می دهم و آخر سر هم با چک و لگد بیرونشان می کنم.

  • فیروز کریمی چه جوری صحبت می کند که به دیگران برنمی خورد؟ مثلا الان گفتید با چک و لگد بیرونشان می کنید، شاید اگر کس دیگری بود، ناراحت می شد ولی از حرف های شما ناراحت نمی شوند؟

حرف ها تبدیل به کلمات می شوند، این کلمات از دل من بیرون می آید؛ سخنی هم که از دل برآید، لاجرم بر دل می نشیند.

من دلی صحبت می کنم. هیچ وقت قصد و نیت و پیش زمینه ای ندارم. در هیچ مصاحبه ای پیش زمینه ندارم. یعنی هیچ خبرنگاری که به من نمی گوید چه سؤالی می خواهد بکند، سریع یک سؤالی می کند، مخصوصا وقتی که بعد از مسابقه باشد.

رگ لری و ترکی ام یکی می شود، دیگر با دلم صحبت می کنم. من هیچ وقت نیت کنایه و تخریب شخصیت کسی را ندارم.

ببینید آخر بازی تیم من باخته، یک خبرنگار می آید و می گوید آقای کریمی این دفاع وسط شما سنگین نبود.

یعنی آن خبرنگار می فهمد اما من نمی فهمم که دفاع وسطم سنگین بود؟ حالا مدافع من هم داشت می آمد. اگر می گفتم بله سنگین بود؛ خب، بازیکنم ناراحت می شد. گفتم نه. خبرنگار دوباره گفت چرا خیلی سنگین بود.

خب، من چه بگویم؟ بگویم بله بابا، خیلی بد بود، ولی من که بازیکنم را خراب نمی کنم. جواب دادم شما خبرنگار هستید یا مسئول باسکول و وزن کشی؟ خودش هم خیلی درشت هیکل بود. گفتم خداوکیلی ۱۰۰ کیلو از شما کمتر دارد.

در خانه هم همین طوری برخورد می کنم. بعضی وقت ها خانم و بچه ها از دست من کلافه می شوند. یک روز همسرم به من گفت می دانی از صبح تا حالا چندبار سربه سر من گذاشتی؟ گفتم نه خداوکیلی. گفت ۶۲ بار، من هم گفتم واقعا نمی دانستم. حالا بگذار تا آخر شب ۱۰بار دیگر هم اذیت ات کنم تا بشود ۷۲بار.

خانم کریمی، شما به این جور صحبت کردن آقای کریمی اعتراض هم می کنید؟
نه، من هیچ وقت ناراحت نمی شوم. راستش را بخواهید خودم هم دوست دارم سربه سرم بگذارد ولی به رویش نمی آورم.

همسر جوان فیروز کریمی
  • تا حالا شده جوری جوابشان را بدهید که کم بیاورند؟
    نه، تا حالا نشده.
    فیروز کریمی: نه عمرا نشده. اصلا خلق و خوی خانم این طوری نیست.
    فرزانه کریمی: آخر حرف بدی نمی زند که، خیلی هم خوب است.

کریمی: ببینید من ذاتم این جوری است. با بچه های تیم هم همین طوری هستم. موقعی که تمرین داریم به بچه ها می گویم مثلا فردا ساعت ۴ تمرین داریم، سر ساعت ۴ سوت را می زنم. ولی من خودم زودتر می روم. ساعت ۳ می روم، بچه ها هستند، یک ربع به ۳ می روم، آنها هم می آیند، این یک ساعت مانده تا تمرین را آن قدر با بچه ها می گوییم و می خندیم که خودمان خسته می شویم.

رویه من این جوری است ولی ساعت تمرین که می شود، همه چیز عوض می شود، سوت را که می زنم، بچه ها هم حساب کار می آید دستشان. ذات من این جوری است. در قالب الفاظ طنز ولی توأم با منطق و در جای خودش حرف می زنم. هیچ وقت دلم نمی خواهد کسی را دست بیندازم.

  •  برای همین هم هست که بیشتر بازیکنان شما دوست دارند در تیم شما بازی کنند؟

بله، بچه ها دوست دارند با خودم کار کنند، چراکه من در تمام ابعاد زندگی شان دخالت مثبت  دارم؛ چون ماحصل یک عمر زندگی و کار و تجربه را در خدمتشان می گذارم.

فوتبالیست های من را ببینید تا ۳۸ – ۳۷ سالگی بازی می کنند. همه هم از صدقه سری امام زمان به بار نشسته اند. حتی یکی از آنها هم مشکل و معضل اجتماعی نداشته است؛ بهزاد غلامپور، مارکار آقاجانیان، خاکپور، استیلی، رضایی منش، گروسی، مدیرروستا. حتی یکی از آنها هم قرتی بازی درنیاورد؛ اینکه موهایش بلند باشد، تیپ عجیب و غریب بزند و… هیچ کدام از بازیکنان من عجیب و غریب نشدند.

  • یعنی شما با آنها برخورد می کنید؟

بله. یک بازیکن پارسال آمد به تیم من با موهای بلند و گیس کرده. گفتم عزیزم، شما با من صحبت کردی مرد بودی، حالا چرا بانو شدی؟! بعدازظهر همان روز رفت موهایش را کوتاه کرد.

گفتم ممکن است یکی سر تمرین بیاید تو را برای مهدی حیدری خواستگاری کند! بعد از تمرین سوار ماشین شد و رفت؛ وقتی برگشت موهایش را کوتاه کرده بود.

سال پیش در استقلال اهواز یک بازیکنی با تیم قرارداد بست؛ روز اول تمرین وقتی دیدمش تعجب کردم؛ موهای بلندی داشت. به او گفتم از امروز تو را چهل گیس صدا می کنم؛ پس تو کی هستی؟ گفت چهل گیس. فردای آن روز که آمد سر تمرین دیدم موهایش را کوتاه کرده.

چند نفر هم آمده بودند. پدرش یکی از مسئولان شهر اهواز بود؛ آمد پیش من و گفت آقای کریمی شما هستی؟ گفتم بله. گفت من می خواستم از شما تشکر کنم؛ کاری که من نتوانستم انجام بدهم، شما انجام دادی. شما چه کار کردید؟ گفتم من فقط برای او یک اسم گذاشتم. گفت من ۵ سال است حریف این پسر نشده ام.

  •  در خانه هم یک روی جدی دیگر دارید؟
    نه، دیگر الان ندارم. همه رفته اند؛ علی مانده و حوضش (به همسرش اشاره می کند). دخترها که بودند بعضی وقت ها روی دیگر را نشان می دادم. البته فقط گاهی تشر می زدم. خب، دختر بودند. همین تشر کافی بود، دیگر حساب کار دستشان می آمد.
  •  خانم کریمی، شما از نظر اخلاقی چقدر با هم فرق دارید؟

خدا شاهد است خیلی شبیه هم شده ایم. خیلی با هم جور هستیم؛ حرف دلمان دیگر یکی شده است. بعضی وقت ها حرف هایمان یکی می شود. تا من می خواهم یک حرفی را بزنم، همسرم همان را می گوید.

کریمی: ببینید، من الان می خواستم به حاج خانم بگویم نبات داریم؛ ایشان همزمان به من گفت نبات می خواهی؟ دیگر دلی شده ایم. تفاهم را می بینید؟ دیگر می دانیم هر دو چه می خواهیم.

  •  چند سال است با هم زندگی می کنید؟

۳۲ سال است.

  •  آقای کریمی، شما خودتان را چطوری تعریف می کنید؟

من آدم رک و روراستی هستم؛ اصلا پیچیده نیستم. وحشتناک شجاعت دارم. به همین دلیل هم اگر اشتباه کنم، امکان ندارد به گردن نگیرم. من آدم پیچیده ای نیستم، اصلا هم بدکینه نیستم.

  •  آخرین اشتباهی که کردید چه بود؟

۳-۲ روز پیش بود که رفتم انجمن اولیای مدرسه. آقای صافی که از پیشکسوتان آموزش و پرورش هستند، سخنرانی کردند. آن روز وقت هم نداشتم. به مدیر مدرسه گفتم من ۱۰ دقیقه می نشینم و می روم ولی باورتان نمی شود، ۲ ساعت نشستم. آن روز پرواز هم داشتم ولی صحبت هایش خیلی جالب بود؛ درباره زندگی و درباره نوع برخورد خانواده با دانش آموز.

آمدم به حاج خانم گفتم من را حلال کن؛ من خیلی از راه و روش های زندگی را نمی دانستم، تازه یک چیزهایی را امروز یاد گرفتم. آخر من خیلی وقت ها خانه نبودم.

  •  نبودن شما در خانه خیلی احساس می شود؟

بله، حتما می شود.

  •  مثلا در چه مواردی؟

خیلی از موارد. خب، حاج خانم همه کارها را به تنهایی انجام می داد؛ مثلا این دامادها را به ما انداخت دیگر؛ مهندس و فوتبالیست.

  •  فوتبالیست را خودتان پیدا نکردید؟

نه، مادر مهدی تاتار در یکی از اعیاد از حاج خانم، شهلا
– دختر بزرگم – را خواستگاری کرد. روز تولد امام زمان بود که مادر بچه های تیم را دعوت کرده بودم خانه. در آن مجلس دختر بزرگم خواستگارهای زیادی داشت. خودش از بین آنها مهدی تاتار را انتخاب کرد. تاتار هم از ۱۳سالگی زیر دست خودم بزرگ شده بود.

  •  آقای کریمی، شما خودتان را تعریف کردید، حالا از همسرتان بگویید؟

به جزمعصومین، هیچ موجودی را صادق تر از حاج خانم ندیده ام.
خانم کریمی: وقتی شما چنین حرفی می زنید من دیگر چه بگویم.
کریمی: نه، من در این ۳۲ سال زندگی هیچ بدی ای از ایشان ندیده ام؛ فقط یک بار آن هم عید ۳سال پیش بود که از ایشان ناراحت شدم ولی دیگر هیچ چیزی نبوده. هیچ زوجی مثل ما بی حاشیه نیست و مثل ما خوب زندگی نکرده اند.

  •  شما آن روز چه کار کردید خانم کریمی؟

هیچی دیگر، اشتباه از من بود، قبول کردم.

فیروز کریمی: داشتم می گفتم… اول صداقت، دوم صفا؛ عشق و وفا و صدق و صفا. خیلی هم قانع است. هیچ زنی را در تاریخ دنیا مثل ایشان پیدا نمی کنید.

ما کیش زیاد می رویم. هر دفعه هم بیشتر از ۲میلیون خرید می کنیم. هر بار هم من مثل قوی ترین مردان ایران با تمام وجودم بار می کشیدم در این بازارهای خرید. هر بار کلی خرید می کردیم ولی فقط سوغاتی بود. هیچی برای خودش نمی خرید.

گفتم این دفعه که رفتیم، فقط باید برای خودت خرید کنی. با اینکه در کیش گفته بودم، باز هم دیدم فقط دو تا تیکه برای خودش خرید. وفاداری به خانواده اش هم فوق العاده است! اصلا ویژگی خاص خودش را دارد؛ بدل ندارد و به خانواده همعشق می ورزد.

خانم کریمی: تو را به خدا این قدر از من تعریف نکن! هر چی فیروز گفت ۳ برابرش خوب است. تو خوبی که من خوبم!

  •  خانم کریمی، هیچ وقت از همسرتان نخواسته اید که کارشان را به خاطر شما کنار بگذارند؟

نه، چون می دانم چقدر به فوتبال علاقه دارد. من فیروز را دوست دارم و باید چیزی را که دوست دارد، دوست داشته باشم.

  • هیچ وقت خسته نشده اید؟

نه، کارش این است. هر چه خودش صلاح بداند. من همیشه تنها بوده ام. من بچه مدرسه ای دارم. دختر و نوه دارم و نمی توانم بچه ها را تنها بگذارم؛ بالاخره یک نفر باید بالای سر بچه ها باشد.

  •  هیچ وقت تا حالا فکر کرده اید که در این زندگی فداکاری می کنید؟

نه، اگر من فداکاری می کنم، فیروز چه کار می کند؟به خاطر ما این کارها را انجام می دهد؛ به خاطر رفاه زندگی من و بچه ها این کارها را قبول می کند. دوری راه را که تحمل می کند به خاطر ماست.

فیروز کریمی: یک شعری می گوید: به راه همسرم شش ماهه را اول فدا کردم / چون غنچه زودتر از گل خزان شد یا رسول الله؟

این درددلی است که حضرت زهرا(س) با پدرش می کند؛ یک نوحه است. این بزرگ ترین درس است. ما الگوهای خوبی داریم. این شعرها که در وصف هم می خوانند، خیلی جالب است. همسر من هم فدایی بود؛ البته بیشتر از من.

  •  چه چیزی فدا شد؟

گران ترین ودیعه الهی؛ جوانی ام را فدا کردم. از جوانی ام فقط وقتی که در خانه و کنار خانم و بچه ها بودم، لذت بردم؛ ولی ۱۲ سال کنار همسرم نبودم.

  •  راستی چه جوری با هم آشنا شدید؟

مادر ایشان، این خانم را به من انداختند.
خانم کریمی: خیلی ممنون.
فیروز کریمی: پدرش هم با مادرش دست به یکی کردند. من هم یک جوان ساده بودم. ما اصلا هیچ سنخیتی با هم نداشتیم. بعد که ازدواج کردیم فیلم هندی شد؛ فهمیدیم ایشان هم دختر عموی من هستند، هم دختر خاله ام. ما خیلی فامیل بودیم!

  •  این عشق و علاقه از کجا پیدا شد؟

بود؛ از بچگی بود.

  •  کی خودش را نشان داد؟

سال۵۴ بود؛ می خواستم بروم خدمت سربازی که خاله ام با ایشان آمدند بدرقه. موقع خداحافظی در ماشین نوحه ای متعلق به حضرت زینب گوش می کردیم که می گفت «بده ظالم فرصتی آخر»، من هم همین طور این چند کلمه را تکرار می کردم که نگاهم به ایشان افتاد.

دست مرا فشار داد. گفت: می شه نری؟ زیباترین جمله ای بود که در عمرم شنیده بودم. منتظر بودم. گفتم چرا بروم، صددرصد نمی روم. من اصلا کجا بروم؟ مادرم گفت آش پشت پا برایت پخته ایم. گفتم آش رشته است دیگر با هم می خوریم. بعد هم برگشتم و رفتم دانشکده افسری.

  •  هنوز هم سر همان قرار اول هستید؟

بله، من در خلوت به جز حاج خانم به هیچ کس دیگری فکر نکرده ام. حاج خانم همه کس من است. در ذهنم – چه در خانه باشم چه دور از خانه – فقط همسرم را می بینم.
بحث ازدواج نیمه کاره رها شد.

خانه ما جنوب غربی تهران بود؛ نواب. خانه ایشان هم تهرانپارس بود. ۵۰کیلومتر فاصله داشتیم. من هر روز این مسیر را می کوبیدم و به بهانه ای به خانه خاله ام می رفتم. ساعت ۱۰ راه می افتادم، ۱۲ می رسیدم. می گفتم خاله، مادرم گفت ترشی لیته دارید؟ خاله ام می گفت بله داریم.

می داد به من می بردم. بعد شیشه را می شستم و دوباره چند ساعت دیگر برمی گشتم، می گفتم خاله، مادرم شیشه را پس داد و تشکر کرد. یک روز دیگر به بهانه کش شلوار می رفتم. می گفتم خاله، مادرم گفت کش پهن دارید؟ خاله ام می گفت دارم، به من می داد و من دوباره برمی گشتم؛ می گفتم خاله، مادرم گفت این کش را نمی خواهم، کش نازک می خواهم. کش ۱۰ مترش یک ریال بود.

من ۲ تومان خرج می کردم تا چند لحظه ایشان را ببینم. بعضی روزها دیگر هیچ بهانه ای نداشتم. می رفتم خانه خاله ام، می گفتم خاله حالت خوب است؟ می گفت چطور؟ می گفتم خاله مادرم خواب دیده حالت بد است. بنده خدا جواب می داد نه حالم خوب است. برمی گشتم خانه. دوباره می رفتم خانه خاله ام، می گفتم خاله، مادرم گفت جدی حالت خوب است؟! خب، آنها هم متوجه می شدند دیگر. من از هر فرصتی استفاده می کردم تا ایشان را ببینم. بعد از آن  ازدواج کردیم. بعد رفتم دانشکده افسری و درس پلیسی خواندم.

  •  چند سال در خدمت پلیس بودید؟

۲۵ سال و بعد خودم را بازخرید کردم؛ به خاطر مربیگری. سرم خیلی شلوغ بود. استفاده کردم؛ به خاطر مربیگری که عشقم بود.

  •  آقای کریمی! این درست است که می خواهید سرمربی استقلال شوید؟

نه، درست نیست. ببینید من روزنامه نمی خوانم، به غیر از مطالبی که خیلی بد بود!
داشتید درباره استقلال تهران می گفتید.

نه، این حرف ها زیاد است. قبل از استقلال هم می گفتند ابومسلم، سایپا و ذوب آهن. نه، این حرف ها نیست.

  •  جدایی از استقلال اهواز چی؟

اگر جدا شوم به خاطر رسیدگی به افراد و مشکلات خانواده است و نه چیز دیگری.
بعضی ها می گویند بهانه است.خب، این بعضی ها همیشه هستند.

این حرف بعضی ها اهمیتی ندارد. می خواهم بیایم خانه، بعضی ها می گویند دعوا کرده.

می آیم، بعضی ها می گویند با خانواده قهر است. در خیابان می مانم، بعضی ها می گویند حتما نیت سرقت دارد. به پارکینگ می روم، بعضی ها می گویند  مگر ماشین است. خب، این بعضی ها بگویند من پودر شوم دیگر؛ تکلیفم هم روشن می رود این طوری.

  •  چرا هیچ وقت علاقه نداشتید مربی تیم های بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس شوید؟

من مربی تیم های بزرگی بوده ام. من دوست دارم با تیم های کوچک تیم های بزرگ را شکست بدهم. من با یک مشت جوان جلوی ۹۰هزار تماشاچی یقه پرسپولیس را می گیرم.

سه دویی که ما باختیم خیلی مقبول بود برای همه، من تیم دارم. مزه می دهد این رقابت به من. من قهرمانی هایم را گذرانده ام؛ ۲ دوره قهرمان شده ام؛ ۳ دوره نایب قهرمان؛ قهرمان جام باشگاه های آسیا هم شده ام و کلی جام دارم. لذت می برم که با یک تیم کوچک، یک کار بزرگ انجام بدهم. دوست دارم دوباره بروم دسته یک، یک تیم بیاورم بالا. تا حالا در ۵ تیم دسته یکی کار کرده ام.

  •  هیچ وقت احساس نکرده اید که کم آورده اید؟ خسته نشده اید؟ مسابقه ای برایتان آن قدر سخت بوده که قبل از شروع بازی بگویید وای چه روز سختی دارم؟

همه بازی ها سخت است، بدون استثنا. همه فکر می کنند سر نخ دست ماست. نه، دست ما نیست، ما یک واژه های خیلی نابی داریم؛ توسل به معصومین، استعانت از کلام وحی و توکل به خدا. من یک قرآن دارم که از حرم حضرت رقیه برایم آورده اند که همیشه همراهم است.

همیشه دستم را روی قرآن می گذارم و وارد زمین می شوم. جز خدا هم کسی را ندارم که پشت و پناهم باشد. من بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارم و ۲۵ جام هم گرفته ام. ویترین افتخاراتم را شاید کمتر باشگاهی داشته باشد ولی همه اینها از صدقه سر معصومین (ع) است.

  • شکست اذیت تان می کند؟

شکست غیرمنصفانه بله. بازی پارسال با مس کرمان که گل نبود و داور گل قبول کرد. آن گل که قهرمانی را از ما گرفت، بدترین خاطره ورزشی من بود.

  •  شکست ها را به خانه می آورید؟

نه، مگر اینکه خیلی حساس باشد.

  •  شما بازی های تیم آقای کریمی را نگاه می کنید؟

خانم کریمی: قبل از عملم نگاه می کردم ولی حالا نه، فشارم بالا می رود. دیگر نگاه نمی کنم. بچه ها می بینند ولی من همیشه پیگیری می کنم.

  •  اگر دری به روی شما باز شود، دوست دارید پشت آن، چه کسی یا چه چیزی را ببینید؟

کریمی: من دوست دارم مهمان باشد؛ مهمان خیلی برای ما آمد دارد. برای حاج خانم هم فکر می کنم دوست دارد طلافروش را ببیند.

خانم کریمی: نه، من دوست دارم در که باز می شود، همسرم را ببینم؛ چون هفته ای یک بار می بینمش، بقیه اش اهواز است. بعضی وقت ها دوست دارم نوه ام یا دامادهایم را ببینم.

کریمی: من دوست دارم در باغ بهشت را هم ببینم.

  •  اگر یک روز یکی از بچه ها به خانه بیاید و بگوید ناخواسته و غیرعمدی کسی را کشته، چه کار می کنید؟

بکشد؟ اینکه محال است. خب، یک خسته نباشید به او می گویم! مثلا اگر بگوید من فلانی را خفه کرده ام، می گویم خب، خسته نباشی! اول توجیه می کنم می گویم حق با توست. حالا دستش شانسی خورده، فکر کرده بادکنک است، فشار داده و خفه شده است. توجیه می کنم. حق طبیعی هر پدری است.

نه، شوخی کردم. اگر خدای نکرده چنین اتفاقی بیفتد، روند قانونی را طی می کنم. البته من این کار را می کنم، شماها تنها کاری که می کنید غش کردن است.

محو شخصیت کارلوس آلبرتو بودم

با پاس در فینال جام باشگاه های آسیا مقابل الشباب عربستان بازی کردیم. رمز ما در آن بازی، نام مقدس حضرت زهرا(س) بود. آن طرف، کارلوس آلبرتو پریرا مربی معروف برزیلی و این طرف من که ۳۷ساله بودم؛ او گرگ باران دیده، من جوان. خدا وکیلی باید ۱۰ تا گل به ما می زدند. اگر قیاس می کردیم، آن طرف یک بادام هندی روی نیمکت نشسته بود، این طرف یک ذرت بو داده.

بازی از دست من خارج شده بود. من فقط محو شخصیت کارلوس بودم و اصلا بازی را نگاه نمی کردم.

یک دفتر یادداشت دستش بود که همه برگ هایش عکس زمین فوتبال بود و همین طور یادداشت برمی داشت.

نگاه می کردم که او چه کار می کند. من یک دفتر سیمی داشتم. مثل او دستم گرفته بودم و از چپ به راست می نوشتم؛ کسی نبود به من بگوید فارسی را که از چپ نمی نویسند.

من محو او بودم و فقط او را نگاه می کردم. تا می رفتند سمت دروازه ما، صدای یا زهرا بالا می رفت. دوربین که سراغم می آمد، من هم ژست می گرفتم و می رفتم لب خط، بچه ها را صدا می کردم و می گفتم فرهاد سوت.

فرهاد می گفت سوت یعنی چی آقا؟ بعد با دستم ادا و اطوار درمی آوردم. دوباره دوربین می آمد سراغ من. دوباره می رفتم لب خط و فرهاد عباسی را صدا می کردم. بیچاره از دست من گیج شده بود، من هم کم نمی آوردم.

با دستم طوری برای او حرکت نشان می دادم که فرهاد فکر می کرد باید به بچه ها بگوید، بازیکنان حریف را درو کنند. می رفت وسط زمین و می گفت بچه ها، آقا فیروز گفته درو کنید و می رفتند تو ساق بازیکنان حریف. دوباره می رفتم لب خط و فریاد می زدم فرهاد، این چه کاری است، من کی گفتم درو کنید.

خلاصه نمی دانید؛ فیلمی شده بود برای خودش. من فقط محو شخصیت کارلوس آلبرتو بودم. اصلا چیزی از بازی نفهمیدم. آن بازی، خاطره انگیزترین بازی عمر مربیگری ام است؛ خیلی خوب بود. اینجاست که می گویم بعضی وقت ها همه چیز از دست ما خارج می شود و معصومین و حضرت زهرا و خود خدا به کمک ما می آیند.

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 233 تاريخ : جمعه 28 خرداد 1395 ساعت: 1:40

فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگیجزئیات زندگی فیروز کریمی و همسر و فرزندان و دامادشحمید گودرزی در حال طلاق و جدایی از همسرشماشین گرانقیمت احسان علیخانی مجری ماه عسلفال روزانه 27 خرداد ماه 95بیوگرافی شهرام شکیبا +همسرش ستاره قطبی

http://www.funpatogh.com فان پاتوق مجله جامع شامل خبر، سرگرمی، روانشناسی، زناشویی، مد، دکوراسیون، آشپزی، پزشکی Thu, 16 Jun 2016 14:06:32 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=4.4.2 http://www.funpatogh.com/firooz-karimi-wife.html http://www.funpatogh.com/firooz-karimi-wife.html#respond Wed, 15 Jun 2016 20:14:41 +0000 http://www.funpatogh.com/?p=81012 فیروز کریمی بین حرف هایش افرادی را که می آیند و نمی روند معرفی می کند؛ «این رضا مهاجری است؛ مربی خودمان در استقلال اهواز. این دامادم است، مهندس اسماعیل پور این طلوع است، مثل دختر خودم می ماند….» بازار معرفی داغ است. فیروز کریمی و همسرش فرزانه خانم کریمی می گوید: «کلید را پشت در خانه […]

The post جزئیات زندگی فیروز کریمی و همسر و فرزندان و دامادش appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]> فیروز کریمی بین حرف هایش افرادی را که می آیند و نمی روند معرفی می کند؛ «این رضا مهاجری است؛ مربی خودمان در استقلال اهواز. این دامادم است، مهندس اسماعیل پور این طلوع است، مثل دختر خودم می ماند….» بازار معرفی داغ است.

فیروز کریمی و همسرش

فرزانه خانم کریمی می گوید: «کلید را پشت در خانه می گذاریم، من دارم کارهایم را می کنم که همسایه ها خودشان می آیند داخل».

فیروز کریمی همیشه از جنجالی ترین و موفق ترین مربی های فوتبال ایران است. او بیان خاص خودش را دارد.

تیمش همیشه طرفدارهای خودش را دارد؛ طرفدارهای فیروز کریمی! کریمی از موفق ترین مربی های فوتبال ایران است؛  کریمی این روزها سرمربی استقلال اهواز است.هنر او پیروزکردن تیم هایی غیر از استقلال و پرسپولیس است.

یکی از کسانی که او در مصاحبه هایش از او زیاد یاد می کند، فرزانه خانم است؛ فرزانه خانم هم دخترعموی آقای کریمی است، هم دخترخاله اش و هم همسرش! فیروز کریمی فوق لیسانس روان شناسی است، سرهنگ پلیس بوده و  ۲۰ سالی می شود که سرمربی تیم های مختلف است؛ تیم هایی که با حضور او مطرح شدند.

بازیکن های او بعد از مدتی مثل اعضای خانواده اش می شوند، خودش می گوید در همه مراحل زندگی راهنمایی شان می کنند، یکی از آن بازیکن ها را آن قدر راهنمایی کرد که دامادش شد!

دختر فیروز کریمی و دامادشاو ۳ دختر و یک پسر دارد و مهدی تاتار – بازیکن فوتبال- همسر دختر اولش است.

می گوید: «اسم شناسنامه ای پسرم، ابوالفضل است اما ما در خانه عباس صدایش می کنیم. می خواستم همه جوره آقا قمر بنی هاشم، مواظبش باشد». دختر دیگرش طبقه بالای خانه شان زندگی می کند. کوچولوهایی که در عکس می بینید هم نوه هایش هستند، علی و امین.

همسر فیروز کریمی
  • می دانید آقای حشمت مهاجرانی خیلی دوست دارد با شما مصاحبه کند؟

حشمت خان؟ می دانید حشمت خان افسر ارشد ما بود. اوایل خدمت من هم بودند؛ من ستوان بودم و ایشان سرهنگ. یک روز که همدیگر را دیدیم، به من گفت فیروز! کسانی که با تو کار کرده اند، یک بار هم پشت سر تو حرف نمی زنند. گفتم من هیچ وقت با بازیکنم دچار اختلاف نمی شوم.

همین حالا شما می بینید، نیم ساعت دیگر بچه ها مثل سرخ پوست می ریزند اینجا، از بالا و بغل و چپ و راست می آیند و نوه ها دیگر نمی گذارند حرف بزنیم.

  • این مدل زندگی که گفتید (تا نیم ساعت دیگر بچه ها مثل سرخ پوست ها حمله می کنند)، مدل زندگی مورد علاقه شماست؟

بله، البته همیشه که نه. منظورم از سرخ پوست ها نوه ها هستند. ۴تا نوه پسر دارم. وقتی وارد می شوند، خانه را به هم می ریزند و همه جا را به آتش می کشند. الان هم می آیند. آن قدر شلوغ می کنند که بیا و ببین.

  • راستی حاج خانم،  کجا هستند؟

خانم کریمی: الان می آیند. رفته اند خرید.
کریمی: خب، خدا را شکر. ۴ تا پسر آتش پاره هستند. به محض اینکه وارد می شوند، این میز را برمی داریم (اشاره به میز روبه رویش می کند) تا زمین برای فوتبال آماده می شود. توپ را برمی دارند و بازی شروع می شود.

من و حاج خانم هم مدارا می کنیم. چند ساعتی بازی می کنند. با اولین شوت، اولین گلدان می شکند. بعد که کم کم خانه را به هم ریختند، ۳-۲ بار تذکر می دهم و آخر سر هم با چک و لگد بیرونشان می کنم.

  • فیروز کریمی چه جوری صحبت می کند که به دیگران برنمی خورد؟ مثلا الان گفتید با چک و لگد بیرونشان می کنید، شاید اگر کس دیگری بود، ناراحت می شد ولی از حرف های شما ناراحت نمی شوند؟

حرف ها تبدیل به کلمات می شوند، این کلمات از دل من بیرون می آید؛ سخنی هم که از دل برآید، لاجرم بر دل می نشیند.

من دلی صحبت می کنم. هیچ وقت قصد و نیت و پیش زمینه ای ندارم. در هیچ مصاحبه ای پیش زمینه ندارم. یعنی هیچ خبرنگاری که به من نمی گوید چه سؤالی می خواهد بکند، سریع یک سؤالی می کند، مخصوصا وقتی که بعد از مسابقه باشد.

رگ لری و ترکی ام یکی می شود، دیگر با دلم صحبت می کنم. من هیچ وقت نیت کنایه و تخریب شخصیت کسی را ندارم.

ببینید آخر بازی تیم من باخته، یک خبرنگار می آید و می گوید آقای کریمی این دفاع وسط شما سنگین نبود.

یعنی آن خبرنگار می فهمد اما من نمی فهمم که دفاع وسطم سنگین بود؟ حالا مدافع من هم داشت می آمد. اگر می گفتم بله سنگین بود؛ خب، بازیکنم ناراحت می شد. گفتم نه. خبرنگار دوباره گفت چرا خیلی سنگین بود.

خب، من چه بگویم؟ بگویم بله بابا، خیلی بد بود، ولی من که بازیکنم را خراب نمی کنم. جواب دادم شما خبرنگار هستید یا مسئول باسکول و وزن کشی؟ خودش هم خیلی درشت هیکل بود. گفتم خداوکیلی ۱۰۰ کیلو از شما کمتر دارد.

در خانه هم همین طوری برخورد می کنم. بعضی وقت ها خانم و بچه ها از دست من کلافه می شوند. یک روز همسرم به من گفت می دانی از صبح تا حالا چندبار سربه سر من گذاشتی؟ گفتم نه خداوکیلی. گفت ۶۲ بار، من هم گفتم واقعا نمی دانستم. حالا بگذار تا آخر شب ۱۰بار دیگر هم اذیت ات کنم تا بشود ۷۲بار.

خانم کریمی، شما به این جور صحبت کردن آقای کریمی اعتراض هم می کنید؟
نه، من هیچ وقت ناراحت نمی شوم. راستش را بخواهید خودم هم دوست دارم سربه سرم بگذارد ولی به رویش نمی آورم.

همسر جوان فیروز کریمی
  • تا حالا شده جوری جوابشان را بدهید که کم بیاورند؟
    نه، تا حالا نشده.
    فیروز کریمی: نه عمرا نشده. اصلا خلق و خوی خانم این طوری نیست.
    فرزانه کریمی: آخر حرف بدی نمی زند که، خیلی هم خوب است.

کریمی: ببینید من ذاتم این جوری است. با بچه های تیم هم همین طوری هستم. موقعی که تمرین داریم به بچه ها می گویم مثلا فردا ساعت ۴ تمرین داریم، سر ساعت ۴ سوت را می زنم. ولی من خودم زودتر می روم. ساعت ۳ می روم، بچه ها هستند، یک ربع به ۳ می روم، آنها هم می آیند، این یک ساعت مانده تا تمرین را آن قدر با بچه ها می گوییم و می خندیم که خودمان خسته می شویم.

رویه من این جوری است ولی ساعت تمرین که می شود، همه چیز عوض می شود، سوت را که می زنم، بچه ها هم حساب کار می آید دستشان. ذات من این جوری است. در قالب الفاظ طنز ولی توأم با منطق و در جای خودش حرف می زنم. هیچ وقت دلم نمی خواهد کسی را دست بیندازم.

  •  برای همین هم هست که بیشتر بازیکنان شما دوست دارند در تیم شما بازی کنند؟

بله، بچه ها دوست دارند با خودم کار کنند، چراکه من در تمام ابعاد زندگی شان دخالت مثبت  دارم؛ چون ماحصل یک عمر زندگی و کار و تجربه را در خدمتشان می گذارم.

فوتبالیست های من را ببینید تا ۳۸ – ۳۷ سالگی بازی می کنند. همه هم از صدقه سری امام زمان به بار نشسته اند. حتی یکی از آنها هم مشکل و معضل اجتماعی نداشته است؛ بهزاد غلامپور، مارکار آقاجانیان، خاکپور، استیلی، رضایی منش، گروسی، مدیرروستا. حتی یکی از آنها هم قرتی بازی درنیاورد؛ اینکه موهایش بلند باشد، تیپ عجیب و غریب بزند و… هیچ کدام از بازیکنان من عجیب و غریب نشدند.

  • یعنی شما با آنها برخورد می کنید؟

بله. یک بازیکن پارسال آمد به تیم من با موهای بلند و گیس کرده. گفتم عزیزم، شما با من صحبت کردی مرد بودی، حالا چرا بانو شدی؟! بعدازظهر همان روز رفت موهایش را کوتاه کرد.

گفتم ممکن است یکی سر تمرین بیاید تو را برای مهدی حیدری خواستگاری کند! بعد از تمرین سوار ماشین شد و رفت؛ وقتی برگشت موهایش را کوتاه کرده بود.

سال پیش در استقلال اهواز یک بازیکنی با تیم قرارداد بست؛ روز اول تمرین وقتی دیدمش تعجب کردم؛ موهای بلندی داشت. به او گفتم از امروز تو را چهل گیس صدا می کنم؛ پس تو کی هستی؟ گفت چهل گیس. فردای آن روز که آمد سر تمرین دیدم موهایش را کوتاه کرده.

چند نفر هم آمده بودند. پدرش یکی از مسئولان شهر اهواز بود؛ آمد پیش من و گفت آقای کریمی شما هستی؟ گفتم بله. گفت من می خواستم از شما تشکر کنم؛ کاری که من نتوانستم انجام بدهم، شما انجام دادی. شما چه کار کردید؟ گفتم من فقط برای او یک اسم گذاشتم. گفت من ۵ سال است حریف این پسر نشده ام.

  •  در خانه هم یک روی جدی دیگر دارید؟
    نه، دیگر الان ندارم. همه رفته اند؛ علی مانده و حوضش (به همسرش اشاره می کند). دخترها که بودند بعضی وقت ها روی دیگر را نشان می دادم. البته فقط گاهی تشر می زدم. خب، دختر بودند. همین تشر کافی بود، دیگر حساب کار دستشان می آمد.
  •  خانم کریمی، شما از نظر اخلاقی چقدر با هم فرق دارید؟

خدا شاهد است خیلی شبیه هم شده ایم. خیلی با هم جور هستیم؛ حرف دلمان دیگر یکی شده است. بعضی وقت ها حرف هایمان یکی می شود. تا من می خواهم یک حرفی را بزنم، همسرم همان را می گوید.

کریمی: ببینید، من الان می خواستم به حاج خانم بگویم نبات داریم؛ ایشان همزمان به من گفت نبات می خواهی؟ دیگر دلی شده ایم. تفاهم را می بینید؟ دیگر می دانیم هر دو چه می خواهیم.

  •  چند سال است با هم زندگی می کنید؟

۳۲ سال است.

  •  آقای کریمی، شما خودتان را چطوری تعریف می کنید؟

من آدم رک و روراستی هستم؛ اصلا پیچیده نیستم. وحشتناک شجاعت دارم. به همین دلیل هم اگر اشتباه کنم، امکان ندارد به گردن نگیرم. من آدم پیچیده ای نیستم، اصلا هم بدکینه نیستم.

  •  آخرین اشتباهی که کردید چه بود؟

۳-۲ روز پیش بود که رفتم انجمن اولیای مدرسه. آقای صافی که از پیشکسوتان آموزش و پرورش هستند، سخنرانی کردند. آن روز وقت هم نداشتم. به مدیر مدرسه گفتم من ۱۰ دقیقه می نشینم و می روم ولی باورتان نمی شود، ۲ ساعت نشستم. آن روز پرواز هم داشتم ولی صحبت هایش خیلی جالب بود؛ درباره زندگی و درباره نوع برخورد خانواده با دانش آموز.

آمدم به حاج خانم گفتم من را حلال کن؛ من خیلی از راه و روش های زندگی را نمی دانستم، تازه یک چیزهایی را امروز یاد گرفتم. آخر من خیلی وقت ها خانه نبودم.

  •  نبودن شما در خانه خیلی احساس می شود؟

بله، حتما می شود.

  •  مثلا در چه مواردی؟

خیلی از موارد. خب، حاج خانم همه کارها را به تنهایی انجام می داد؛ مثلا این دامادها را به ما انداخت دیگر؛ مهندس و فوتبالیست.

  •  فوتبالیست را خودتان پیدا نکردید؟

نه، مادر مهدی تاتار در یکی از اعیاد از حاج خانم، شهلا
– دختر بزرگم – را خواستگاری کرد. روز تولد امام زمان بود که مادر بچه های تیم را دعوت کرده بودم خانه. در آن مجلس دختر بزرگم خواستگارهای زیادی داشت. خودش از بین آنها مهدی تاتار را انتخاب کرد. تاتار هم از ۱۳سالگی زیر دست خودم بزرگ شده بود.

  •  آقای کریمی، شما خودتان را تعریف کردید، حالا از همسرتان بگویید؟

به جزمعصومین، هیچ موجودی را صادق تر از حاج خانم ندیده ام.
خانم کریمی: وقتی شما چنین حرفی می زنید من دیگر چه بگویم.
کریمی: نه، من در این ۳۲ سال زندگی هیچ بدی ای از ایشان ندیده ام؛ فقط یک بار آن هم عید ۳سال پیش بود که از ایشان ناراحت شدم ولی دیگر هیچ چیزی نبوده. هیچ زوجی مثل ما بی حاشیه نیست و مثل ما خوب زندگی نکرده اند.

  •  شما آن روز چه کار کردید خانم کریمی؟

هیچی دیگر، اشتباه از من بود، قبول کردم.

فیروز کریمی: داشتم می گفتم… اول صداقت، دوم صفا؛ عشق و وفا و صدق و صفا. خیلی هم قانع است. هیچ زنی را در تاریخ دنیا مثل ایشان پیدا نمی کنید.

ما کیش زیاد می رویم. هر دفعه هم بیشتر از ۲میلیون خرید می کنیم. هر بار هم من مثل قوی ترین مردان ایران با تمام وجودم بار می کشیدم در این بازارهای خرید. هر بار کلی خرید می کردیم ولی فقط سوغاتی بود. هیچی برای خودش نمی خرید.

گفتم این دفعه که رفتیم، فقط باید برای خودت خرید کنی. با اینکه در کیش گفته بودم، باز هم دیدم فقط دو تا تیکه برای خودش خرید. وفاداری به خانواده اش هم فوق العاده است! اصلا ویژگی خاص خودش را دارد؛ بدل ندارد و به خانواده همعشق می ورزد.

خانم کریمی: تو را به خدا این قدر از من تعریف نکن! هر چی فیروز گفت ۳ برابرش خوب است. تو خوبی که من خوبم!

  •  خانم کریمی، هیچ وقت از همسرتان نخواسته اید که کارشان را به خاطر شما کنار بگذارند؟

نه، چون می دانم چقدر به فوتبال علاقه دارد. من فیروز را دوست دارم و باید چیزی را که دوست دارد، دوست داشته باشم.

  • هیچ وقت خسته نشده اید؟

نه، کارش این است. هر چه خودش صلاح بداند. من همیشه تنها بوده ام. من بچه مدرسه ای دارم. دختر و نوه دارم و نمی توانم بچه ها را تنها بگذارم؛ بالاخره یک نفر باید بالای سر بچه ها باشد.

  •  هیچ وقت تا حالا فکر کرده اید که در این زندگی فداکاری می کنید؟

نه، اگر من فداکاری می کنم، فیروز چه کار می کند؟به خاطر ما این کارها را انجام می دهد؛ به خاطر رفاه زندگی من و بچه ها این کارها را قبول می کند. دوری راه را که تحمل می کند به خاطر ماست.

فیروز کریمی: یک شعری می گوید: به راه همسرم شش ماهه را اول فدا کردم / چون غنچه زودتر از گل خزان شد یا رسول الله؟

این درددلی است که حضرت زهرا(س) با پدرش می کند؛ یک نوحه است. این بزرگ ترین درس است. ما الگوهای خوبی داریم. این شعرها که در وصف هم می خوانند، خیلی جالب است. همسر من هم فدایی بود؛ البته بیشتر از من.

  •  چه چیزی فدا شد؟

گران ترین ودیعه الهی؛ جوانی ام را فدا کردم. از جوانی ام فقط وقتی که در خانه و کنار خانم و بچه ها بودم، لذت بردم؛ ولی ۱۲ سال کنار همسرم نبودم.

  •  راستی چه جوری با هم آشنا شدید؟

مادر ایشان، این خانم را به من انداختند.
خانم کریمی: خیلی ممنون.
فیروز کریمی: پدرش هم با مادرش دست به یکی کردند. من هم یک جوان ساده بودم. ما اصلا هیچ سنخیتی با هم نداشتیم. بعد که ازدواج کردیم فیلم هندی شد؛ فهمیدیم ایشان هم دختر عموی من هستند، هم دختر خاله ام. ما خیلی فامیل بودیم!

  •  این عشق و علاقه از کجا پیدا شد؟

بود؛ از بچگی بود.

  •  کی خودش را نشان داد؟

سال۵۴ بود؛ می خواستم بروم خدمت سربازی که خاله ام با ایشان آمدند بدرقه. موقع خداحافظی در ماشین نوحه ای متعلق به حضرت زینب گوش می کردیم که می گفت «بده ظالم فرصتی آخر»، من هم همین طور این چند کلمه را تکرار می کردم که نگاهم به ایشان افتاد.

دست مرا فشار داد. گفت: می شه نری؟ زیباترین جمله ای بود که در عمرم شنیده بودم. منتظر بودم. گفتم چرا بروم، صددرصد نمی روم. من اصلا کجا بروم؟ مادرم گفت آش پشت پا برایت پخته ایم. گفتم آش رشته است دیگر با هم می خوریم. بعد هم برگشتم و رفتم دانشکده افسری.

  •  هنوز هم سر همان قرار اول هستید؟

بله، من در خلوت به جز حاج خانم به هیچ کس دیگری فکر نکرده ام. حاج خانم همه کس من است. در ذهنم – چه در خانه باشم چه دور از خانه – فقط همسرم را می بینم.
بحث ازدواج نیمه کاره رها شد.

خانه ما جنوب غربی تهران بود؛ نواب. خانه ایشان هم تهرانپارس بود. ۵۰کیلومتر فاصله داشتیم. من هر روز این مسیر را می کوبیدم و به بهانه ای به خانه خاله ام می رفتم. ساعت ۱۰ راه می افتادم، ۱۲ می رسیدم. می گفتم خاله، مادرم گفت ترشی لیته دارید؟ خاله ام می گفت بله داریم.

می داد به من می بردم. بعد شیشه را می شستم و دوباره چند ساعت دیگر برمی گشتم، می گفتم خاله، مادرم شیشه را پس داد و تشکر کرد. یک روز دیگر به بهانه کش شلوار می رفتم. می گفتم خاله، مادرم گفت کش پهن دارید؟ خاله ام می گفت دارم، به من می داد و من دوباره برمی گشتم؛ می گفتم خاله، مادرم گفت این کش را نمی خواهم، کش نازک می خواهم. کش ۱۰ مترش یک ریال بود.

من ۲ تومان خرج می کردم تا چند لحظه ایشان را ببینم. بعضی روزها دیگر هیچ بهانه ای نداشتم. می رفتم خانه خاله ام، می گفتم خاله حالت خوب است؟ می گفت چطور؟ می گفتم خاله مادرم خواب دیده حالت بد است. بنده خدا جواب می داد نه حالم خوب است. برمی گشتم خانه. دوباره می رفتم خانه خاله ام، می گفتم خاله، مادرم گفت جدی حالت خوب است؟! خب، آنها هم متوجه می شدند دیگر. من از هر فرصتی استفاده می کردم تا ایشان را ببینم. بعد از آن  ازدواج کردیم. بعد رفتم دانشکده افسری و درس پلیسی خواندم.

  •  چند سال در خدمت پلیس بودید؟

۲۵ سال و بعد خودم را بازخرید کردم؛ به خاطر مربیگری. سرم خیلی شلوغ بود. استفاده کردم؛ به خاطر مربیگری که عشقم بود.

  •  آقای کریمی! این درست است که می خواهید سرمربی استقلال شوید؟

نه، درست نیست. ببینید من روزنامه نمی خوانم، به غیر از مطالبی که خیلی بد بود!
داشتید درباره استقلال تهران می گفتید.

نه، این حرف ها زیاد است. قبل از استقلال هم می گفتند ابومسلم، سایپا و ذوب آهن. نه، این حرف ها نیست.

  •  جدایی از استقلال اهواز چی؟

اگر جدا شوم به خاطر رسیدگی به افراد و مشکلات خانواده است و نه چیز دیگری.
بعضی ها می گویند بهانه است.خب، این بعضی ها همیشه هستند.

این حرف بعضی ها اهمیتی ندارد. می خواهم بیایم خانه، بعضی ها می گویند دعوا کرده.

می آیم، بعضی ها می گویند با خانواده قهر است. در خیابان می مانم، بعضی ها می گویند حتما نیت سرقت دارد. به پارکینگ می روم، بعضی ها می گویند  مگر ماشین است. خب، این بعضی ها بگویند من پودر شوم دیگر؛ تکلیفم هم روشن می رود این طوری.

  •  چرا هیچ وقت علاقه نداشتید مربی تیم های بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس شوید؟

من مربی تیم های بزرگی بوده ام. من دوست دارم با تیم های کوچک تیم های بزرگ را شکست بدهم. من با یک مشت جوان جلوی ۹۰هزار تماشاچی یقه پرسپولیس را می گیرم.

سه دویی که ما باختیم خیلی مقبول بود برای همه، من تیم دارم. مزه می دهد این رقابت به من. من قهرمانی هایم را گذرانده ام؛ ۲ دوره قهرمان شده ام؛ ۳ دوره نایب قهرمان؛ قهرمان جام باشگاه های آسیا هم شده ام و کلی جام دارم. لذت می برم که با یک تیم کوچک، یک کار بزرگ انجام بدهم. دوست دارم دوباره بروم دسته یک، یک تیم بیاورم بالا. تا حالا در ۵ تیم دسته یکی کار کرده ام.

  •  هیچ وقت احساس نکرده اید که کم آورده اید؟ خسته نشده اید؟ مسابقه ای برایتان آن قدر سخت بوده که قبل از شروع بازی بگویید وای چه روز سختی دارم؟

همه بازی ها سخت است، بدون استثنا. همه فکر می کنند سر نخ دست ماست. نه، دست ما نیست، ما یک واژه های خیلی نابی داریم؛ توسل به معصومین، استعانت از کلام وحی و توکل به خدا. من یک قرآن دارم که از حرم حضرت رقیه برایم آورده اند که همیشه همراهم است.

همیشه دستم را روی قرآن می گذارم و وارد زمین می شوم. جز خدا هم کسی را ندارم که پشت و پناهم باشد. من بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارم و ۲۵ جام هم گرفته ام. ویترین افتخاراتم را شاید کمتر باشگاهی داشته باشد ولی همه اینها از صدقه سر معصومین (ع) است.

  • شکست اذیت تان می کند؟

شکست غیرمنصفانه بله. بازی پارسال با مس کرمان که گل نبود و داور گل قبول کرد. آن گل که قهرمانی را از ما گرفت، بدترین خاطره ورزشی من بود.

  •  شکست ها را به خانه می آورید؟

نه، مگر اینکه خیلی حساس باشد.

  •  شما بازی های تیم آقای کریمی را نگاه می کنید؟

خانم کریمی: قبل از عملم نگاه می کردم ولی حالا نه، فشارم بالا می رود. دیگر نگاه نمی کنم. بچه ها می بینند ولی من همیشه پیگیری می کنم.

  •  اگر دری به روی شما باز شود، دوست دارید پشت آن، چه کسی یا چه چیزی را ببینید؟

کریمی: من دوست دارم مهمان باشد؛ مهمان خیلی برای ما آمد دارد. برای حاج خانم هم فکر می کنم دوست دارد طلافروش را ببیند.

خانم کریمی: نه، من دوست دارم در که باز می شود، همسرم را ببینم؛ چون هفته ای یک بار می بینمش، بقیه اش اهواز است. بعضی وقت ها دوست دارم نوه ام یا دامادهایم را ببینم.

کریمی: من دوست دارم در باغ بهشت را هم ببینم.

  •  اگر یک روز یکی از بچه ها به خانه بیاید و بگوید ناخواسته و غیرعمدی کسی را کشته، چه کار می کنید؟

بکشد؟ اینکه محال است. خب، یک خسته نباشید به او می گویم! مثلا اگر بگوید من فلانی را خفه کرده ام، می گویم خب، خسته نباشی! اول توجیه می کنم می گویم حق با توست. حالا دستش شانسی خورده، فکر کرده بادکنک است، فشار داده و خفه شده است. توجیه می کنم. حق طبیعی هر پدری است.

نه، شوخی کردم. اگر خدای نکرده چنین اتفاقی بیفتد، روند قانونی را طی می کنم. البته من این کار را می کنم، شماها تنها کاری که می کنید غش کردن است.

محو شخصیت کارلوس آلبرتو بودم

با پاس در فینال جام باشگاه های آسیا مقابل الشباب عربستان بازی کردیم. رمز ما در آن بازی، نام مقدس حضرت زهرا(س) بود. آن طرف، کارلوس آلبرتو پریرا مربی معروف برزیلی و این طرف من که ۳۷ساله بودم؛ او گرگ باران دیده، من جوان. خدا وکیلی باید ۱۰ تا گل به ما می زدند. اگر قیاس می کردیم، آن طرف یک بادام هندی روی نیمکت نشسته بود، این طرف یک ذرت بو داده.

بازی از دست من خارج شده بود. من فقط محو شخصیت کارلوس بودم و اصلا بازی را نگاه نمی کردم.

یک دفتر یادداشت دستش بود که همه برگ هایش عکس زمین فوتبال بود و همین طور یادداشت برمی داشت.

نگاه می کردم که او چه کار می کند. من یک دفتر سیمی داشتم. مثل او دستم گرفته بودم و از چپ به راست می نوشتم؛ کسی نبود به من بگوید فارسی را که از چپ نمی نویسند.

من محو او بودم و فقط او را نگاه می کردم. تا می رفتند سمت دروازه ما، صدای یا زهرا بالا می رفت. دوربین که سراغم می آمد، من هم ژست می گرفتم و می رفتم لب خط، بچه ها را صدا می کردم و می گفتم فرهاد سوت.

فرهاد می گفت سوت یعنی چی آقا؟ بعد با دستم ادا و اطوار درمی آوردم. دوباره دوربین می آمد سراغ من. دوباره می رفتم لب خط و فرهاد عباسی را صدا می کردم. بیچاره از دست من گیج شده بود، من هم کم نمی آوردم.

با دستم طوری برای او حرکت نشان می دادم که فرهاد فکر می کرد باید به بچه ها بگوید، بازیکنان حریف را درو کنند. می رفت وسط زمین و می گفت بچه ها، آقا فیروز گفته درو کنید و می رفتند تو ساق بازیکنان حریف. دوباره می رفتم لب خط و فریاد می زدم فرهاد، این چه کاری است، من کی گفتم درو کنید.

خلاصه نمی دانید؛ فیلمی شده بود برای خودش. من فقط محو شخصیت کارلوس آلبرتو بودم. اصلا چیزی از بازی نفهمیدم. آن بازی، خاطره انگیزترین بازی عمر مربیگری ام است؛ خیلی خوب بود. اینجاست که می گویم بعضی وقت ها همه چیز از دست ما خارج می شود و معصومین و حضرت زهرا و خود خدا به کمک ما می آیند.

The post جزئیات زندگی فیروز کریمی و همسر و فرزندان و دامادش appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]> http://www.funpatogh.com/firooz-karimi-wife.html/feed 0 http://www.funpatogh.com/%d8%ad%d9%85%db%8c%d8%af-%da%af%d9%88%d8%af%d8%b1%d8%b2%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ad%d8%a7%d9%84-%d8%b7%d9%84%d8%a7%d9%82-%d9%88-%d8%ac%d8%af%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1%d8%b4.html http://www.funpatogh.com/%d8%ad%d9%85%db%8c%d8%af-%da%af%d9%88%d8%af%d8%b1%d8%b2%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ad%d8%a7%d9%84-%d8%b7%d9%84%d8%a7%d9%82-%d9%88-%d8%ac%d8%af%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1%d8%b4.html#respond Wed, 15 Jun 2016 20:03:53 +0000 http://www.funpatogh.com/?p=81010 حمید گودرزی در حال طلاق و جدایی از همسرش ماندانا دانشور است. ساده ترین خبر در خصوص زندگی عادی و روزمره بازیگران معروف برای مردم جذاب است.   طلاق حمید گودرزی از همسرش ماندانا دانشور کی از این نوع اخبار، خبر ازدواج، جدایی و طلاق چهره هاست، از این رو، اطلاعات خبرنگار ما حاکیست، حمید […]

The post حمید گودرزی در حال طلاق و جدایی از همسرش appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]>

ساده ترین خبر در خصوص زندگی عادی و روزمره بازیگران معروف برای مردم جذاب است.

طلاق حمید گودرزی از همسرش ماندانا دانشور

کی از این نوع اخبار، خبر ازدواج، جدایی و طلاق چهره هاست، از این رو، اطلاعات خبرنگار ما حاکیست، حمید گودرزی بازیگر مشهور کشورمان در حال جدایی از همسرش است

در مصاحبه هایی که از این زوج منتشر شده بود، خبری از مشکلات و اختلافات میان این دو نفر وجود نداشت، اما گویا جدایی این بازیگر مشهور کشورمان قطعی شده است

دلایل طلاق حمید گودرزی از همسرش

خبر جدایی حمید گودرزی و ماندانا دانشور اینگونه که پیداست جدیت پیدا کرده و از حالت شایعه بیرون آمده و زوج معروف و نامی کشورمان ایران حمید گودرزی و همسرش که بسیار بخاطر عشق و علاقه به هم شهره تر شده بودند در راهروهای دادگاه برای طلاق می باشند .

بارها و بارها حمیدگودرزی و ماندانا دانشور با هم عکس هایی را منتشر کرده بودند و در سایت های گوناگون از عشق و علاقه فراوان این دو به هم گفته شده بود اما این روزها خبر طلاق حمید گودرزی و همسرش شوک عجیبی را به ما وارد کرده است .
هجوم طرفداران حمید گودرزی به صفحه وی برای اطلاع از علت جدایی حمید گودرزی و ماندانا دانشور وی را به واکنش واداشت .
اینگونه که حمید گودرزی در صفحه خود اعلام کرده دلیل طلاق حمید گودرزی از همسرش ، فشار ماندانا دانشور برای خروج از کشور بوده و خروج همسر حمید گودرزی از ایران دلیل طلاق حمید گودرزی و همسرش اعلام شده است

حمید گودرزی در صفحه خود در پاسخ به نظرات طرفدارانش در مورد دلیل طلاق نوشت که من عاشق خانومم بودم ولی اون عاشق زندگی در ایران نبود به همین دلیل رفت .

ساده ترین خبر در خصوص زندگی عادی و روزمره چهره های سرشناس کشور، برای مردم جذاب است.
یکی از این نوع اخبار، خبر ازدواج، جدایی و طلاق چهره هاست، از این رو، اطلاعات خبرنگار ما حاکیست، حمید گودرزی بازیگر مشهور کشورمان در حال جدایی از همسرش ماندانا دانشور است.

در مصاحبه هایی که از این زوج منتشر شده بود، خبری از مشکلات و اختلافات میان این دو نفر وجود نداشت، اما گویا جدایی این بازیگر مشهور کشورمان قطعی شده است.
بدیهی است، این بازیگر سینما و تلویزیون خبر جدایی خود را رسانه ای خواهد کرد.

The post حمید گودرزی در حال طلاق و جدایی از همسرش appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]> http://www.funpatogh.com/%d8%ad%d9%85%db%8c%d8%af-%da%af%d9%88%d8%af%d8%b1%d8%b2%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ad%d8%a7%d9%84-%d8%b7%d9%84%d8%a7%d9%82-%d9%88-%d8%ac%d8%af%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1%d8%b4.html/feed 0 http://www.funpatogh.com/lanccrooz-ehsan-alikhani.html http://www.funpatogh.com/lanccrooz-ehsan-alikhani.html#respond Wed, 15 Jun 2016 19:44:59 +0000 http://www.funpatogh.com/?p=81007 احسان علیخانی مجری و تهیه کننده سرشناس کشورمان می باشد. سال گذشته بود که حاشیه های زیادی درباره دستمزد این مجری ۳۴ ساله مطرح شد. در تیرماه سال نود و چهار گمانه زنی‌هایی راجع به دستمزد پرداختی به احسان علیخانی مطرح شد که خبر می‌داد او مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان را برای […]

The post ماشین گرانقیمت احسان علیخانی مجری ماه عسل appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]> احسان علیخانی مجری و تهیه کننده سرشناس کشورمان می باشد.

سال گذشته بود که حاشیه های زیادی درباره دستمزد این مجری ۳۴ ساله مطرح شد.

در تیرماه سال نود و چهار گمانه زنی‌هایی راجع به دستمزد پرداختی به احسان علیخانی مطرح شد که خبر می‌داد او مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان را برای مجریگری یک‌ماهه ویژه برنامه ماه عسل طلب کرده است. علاوه بر این، مبلغی بالغ بر دویست میلیون تومان را برای حق آورندگی «تهیه کنندگی» دریافت کرده است. وی همچنین در یکی از قسمت‌های این برنامه واکنش تندی به انتقادات اخیر نشان داد و اظهار داشت درآمد فیلم برداری مجالس عروسی از یک تهیه کننده با سابقهٔ تلویزیون بیشتر است.

این مسئله انتقادات زیادی را برانگیخت که چرا باید در شرایطی که بسیاری از مردم عامه ایران با بحران اقتصادی مواجه‌اند و حتی قشر متوسط جامعه با ملاحظات اقتصادی عدیده‌ای رو به رو هستند افرادی این چنین کسب ثروت کنند و حتی در برنامه‌هایی که پیش از این رنگ و بویی دینی به خود گرفته و احساسات مردم را درگیر کرده به دنبال کسب درآمدهای نا متعارف باشند.

احسان علیخانی درنهایت در یکی دیگر از قسمت‌های برنامهٔ ماه عسل در تاریخ ۱۲ تیرماه سال نود و چهار اعلام کرد مبلغ دستمزد وی ۴۵ میلیون تومان می‌باشد. او همچنین اظهار داشت این مبلغ برای یک سال تلاشش به منظور آماده‌سازی و تهیه سوژه و بررسی و فیلمبرداری برای ویژه نامهٔ ماه عسل است.

ماشین لندکروز احسان علیخانی

ماشین لندکروز احسان علیخانی

The post ماشین گرانقیمت احسان علیخانی مجری ماه عسل appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]> http://www.funpatogh.com/lanccrooz-ehsan-alikhani.html/feed 0 http://www.funpatogh.com/fal-today-27-ordibehesh-95-2.html http://www.funpatogh.com/fal-today-27-ordibehesh-95-2.html#respond Wed, 15 Jun 2016 19:39:55 +0000 http://www.funpatogh.com/?p=81005   فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین فروردین ماه افکارتان با سرعت زیادی در حال چرخش اند و نمی گذارند تصمیم درستی بگیرید. متأسفانه فعلاً نمی توانید متوجه شوید که کجای کارتان اشتباه است. به جای این که بخواهید دست به کار بزرگی بزنید، به شما توصیه می شود از سرعت چرخش افکارتان لذت ببرید. حتی […]

The post فال روزانه 27 خرداد ماه 95 appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]> فال روزانه پنجشنبه 27 خرداد 1395

 
فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین فروردین ماه

افکارتان با سرعت زیادی در حال چرخش اند و نمی گذارند تصمیم درستی بگیرید. متأسفانه فعلاً نمی توانید متوجه شوید که کجای کارتان اشتباه است. به جای این که بخواهید دست به کار بزرگی بزنید، به شما توصیه می شود از سرعت چرخش افکارتان لذت ببرید. حتی اگر پیشرفت چندانی حاصل نکردید اشکالی ندارد. بهتر است وضع فعلی را بپذیرید تا از این سرعت کاسته شود و بتوانید از آن خلاص شوید. آن چه اکنون اهمیت دارد انگیزه است، نه کارآمدی.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین اردیبهشت ماه

شاید دوستان تان فکر کنند که امروز چه قدر ساکت و آرام به نظر می رسید، اما اگر کسی ناگهان قضاوت نادرستی درباره ی شما بکند ممکن است به او خشم بگیرید. ورای این ظاهر آرام و دلپذیر یک آدم عصبی قرار دارد، اما تمایل دارید تا وقتی کسی کاری به کارتان ندارد خشم تان را از آن ها پنهان نگه دارید. اکنون احساس نا امنی می کنید، اما بهتر است در این باره به کسی چیزی نگویید. بگذارید دیگران هر فکری که دل شان می خواهد بکنند. وقتی به آن ها نشان دهید که در کارتان صداقت دارید از این فشارها کاسته خواهد شد.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین خرداد ماه

به نظر می رسد که نمی توانید مغزتان را خاموش کنید و این همه فعالیت مغزی خسته ی تان کرده است. سعی کنید کارهای تان را از ابتدای صبح با یک سرعت ملایم انجام دهید تا خلاقیت تان در طول روز افزایش پیدا کند. کمی از روز که گذشت ممکن است در افکارتان تغییراتی حاصل شود. سعی نکنید افکارتان را کنترل کنید، بگذارید بدون دخالت شما مسیرشان را طی کنند. اکنون بهترین ایده ها زمانی به سراغ شما خواهند آمد که در خیالات تان غرق شوید. خیالاتی که اکنون در سر دارید کلید موفقیت آینده ی شما هستند.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین تیر ماه

امروز ممکن است از دیگران فاصله بگیرید و گوشه ای کز کنید، در حالی که آن ها همه در تب و تاب اند. می دانید که قرار است اتفاق مهمی بیفتد و فکر می کنید تنها کاری که از دست تان برمی آید این است که خودتان را برای این اتفاق آماده کنید. به شما توصیه می شود که چند روزی صبر کنید و بعد برنامه هایی را که دارید عملی کنید. نگران این موضوع نباشید که شاید دیگران قضاوت تان کنند، به حس ششم تان اطمینان کنید و به ندای درون تان گوش دهید.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین مرداد ماه

بسیار بی تاب هستید تا کار جدیدی را شروع کنید، اما این بر قراری می تواند موجب شود تا تکه ی مهمی از پازل را فراموش کنید. اگر این قدر عجله نکنید می توانید بین موفقیت و خطر با آسودگی گام بردارید. فرصت هیجان انگیزی اکنون پیش روی شماست، اما باید قبل از هر کاری ابتدا به پیامدهای این کار فکر کنید. اگر با دقت بیشتری برنامه ریزی کنید چیزی را از دست نداده اید.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین شهریور ماه

اگر قبل از این که حقایق را به دقت بررسی کنید احساسات تان را با دیگران در میان بگذارید ممکن است مشکل درست شود. شاید فراموش کرده اید که دیگران ممکن است چه واکنشی به افکارتان نشان دهند، به همین خاطر وقتی واکنش آن ها را ببینید حتماً تعجب خواهید کرد. باید راهی پیدا کنید تا یک برنامه ریزی خوب داشته باشید. از صمیم قلب حرف تان را بزنید، بعد خواهید دید که همه چیز خودش حل خواهد شد.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین مهر ماه

به نظر می رسد که امروز نمی توانید کارهای روزمره ی خود را طبق برنامه به پیش ببرید، زیرا مدام به دنبال راهی هستید تا از این مسئولیت ها شانه خالی کنید. اکنون نمی توانید روی کارتان تمرکز کنید، زیرا تفریحات فریبنده ای را پیرامون تان می بینید که شما را وسوسه می کنند. از انجام کارهای تکراری خسته شده اید و حالا دل تان می خواهد با آدم های خلاق هم صحبت شوید. اما یادتان باشد که اگر اکنون سرتان به کارتان باشد چیزهای بیشتری عایدتان خواهد شد، پس راهی پیدا کنید تا بین کار و تفریح تعادل برقرار کنید.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین آبان ماه

به نظر می رسد که از یک آشوب احساسی رنج می برید. شاید همکاران تان وظایف شان را به درستی انجام نمی دهند، اما تصمیم دارید که آن ها را ترغیب کنید تا عالی ترین مهارت های شان را به کار بگیرند. اکنون این قابلیت را دارید که مؤثرترین راهکار را در انجام امور انتخاب کنید. به نظر می رسد که در به عهده گرفتن مدیریت امور مشکلی ندارید. فقط یادتان باشد که نمی توانید دیگران را کنترل کنید. باید یاد بگیرید تا انتظاراتی را که از دیگران دارید تغییر دهید.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین آذر ماه

امروز می توانید برای این که از وظایف تان فرار کنید به راه های خلاقانه فکر کنید. اما یادتان باشد که کارها به خودی خود انجام نخواهند شد، باید به انجام آن ها فکر کنید، زیرا به همین سادگی ها نمی توانید مسئولیت های تان را نادیده بگیرید. اکنون می توانید از دلربایی خود استفاده کنید تا مدتی فراغت به دست آورید. اما حواس تان باشد که زیاده روی نکنید، زیرا رها کردن کارها بعداً مشکل ساز خواهد شد.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین دی ماه

به نظر می رسد که به ایده هایی که دیروز به سرتان زده بودند فکر می کنید. یادتان باشد که بعضی از آن ها می توانند امروز به کارتان بیایند. خوشبختانه بین عقل و احساس تان هماهنگی خوبی برقرار است و به همین خاطر این شانس را دارید تا درست تصمیم بگیرید. خیلی نگران عملی کردن افکارتان نباشید، بعداً فرصت های مناسبی پیش روی تان قرار خواهند گرفت که می توانید به وسیله ی آن ها نقشه های خود را به واقعیت تبدیل کنید. به شما توصیه می شود که افکارتان را همین طور که می آیند و می روند روی کاغد بنویسید. سعی کنید برنامه ریزی کنید، اما بگذارید تا زمان مناسب برسد و بعد وارد عمل شوید.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین بهمن ماه

از این که می بینید همه چیز سر جای خودش است احساس خیلی خوبی دارید. یادتان باشد که فعالیت های بیشتری را به برنامه ی تان اضافه نکنید. سعی کنید راهی پیدا کنید تا از بار مسئولیت های تان کم شود. مثلاً می توانید بعضی کارها را به روز دیگری موکول کنید. بد نیست جایی هم برای اتفاقات غیرمنتظره بگذارید.

فال روزانه ۲۷ خرداد متولدین اسفند ماه

از این که با این همه تغییرات که پشت سر هم می آیند کنار بیایید خسته شده اید. دل تان می خواهد از سرعت اتفاقات کاسته شود و البته برای مدت کوتاهی این آرزوی شما برآورده خواهد شد. بدانید که نمی توانید همه چیز را کنترل کنید. اگر از خودتان و دیگران انتظارات کمتری داشته باشید راحت تر با این وضعیت مواجه خواهید شد. سعی کنید با دیگران با ملایمت بیشتری رفتار کنید تا کسی را آزرده خاطر نکنید.

The post فال روزانه 27 خرداد ماه 95 appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]> http://www.funpatogh.com/fal-today-27-ordibehesh-95-2.html/feed 0 http://www.funpatogh.com/shahram-shakiba.html http://www.funpatogh.com/shahram-shakiba.html#respond Wed, 15 Jun 2016 19:34:55 +0000 http://www.funpatogh.com/?p=81001 شهرام شکیبا (متولد ۱۷ آبان ۱۳۵۱) فرزند حاج کریم دلنوا ، منتقد سینما، شاعر طنزپرداز و مجری تلویزیون اهل ایران است. وی تاکنون در جشنواره‌های ادبی و طنز مختلفی به عنوان داور یا ناظر شرکت داشته‌است.   جدایی شهرام شکیبا از همسرش مهسا ملک مرزبان اقای شهرام شکیبا نه سال پیش از خانم مهسا ملک […]

The post بیوگرافی شهرام شکیبا +همسرش ستاره قطبی appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.

]]>

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 250 تاريخ : پنجشنبه 27 خرداد 1395 ساعت: 23:35

کد خبر : 81007

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 3

احسان علیخانی مجری و تهیه کننده سرشناس کشورمان می باشد. سال گذشته بود که حاشیه های زیادی درباره دستمزد این مجری ۳۴ ساله مطرح شد. در تیرماه سال نود و چهار گمانه زنی‌هایی راجع به دستمزد پرداختی به احسان علیخانی مطرح شد که خبر می‌داد او مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان را برای […]

احسان علیخانی مجری و تهیه کننده سرشناس کشورمان می باشد.

سال گذشته بود که حاشیه های زیادی درباره دستمزد این مجری ۳۴ ساله مطرح شد.

در تیرماه سال نود و چهار گمانه زنی‌هایی راجع به دستمزد پرداختی به احسان علیخانی مطرح شد که خبر می‌داد او مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان را برای مجریگری یک‌ماهه ویژه برنامه ماه عسل طلب کرده است. علاوه بر این، مبلغی بالغ بر دویست میلیون تومان را برای حق آورندگی «تهیه کنندگی» دریافت کرده است. وی همچنین در یکی از قسمت‌های این برنامه واکنش تندی به انتقادات اخیر نشان داد و اظهار داشت درآمد فیلم برداری مجالس عروسی از یک تهیه کننده با سابقهٔ تلویزیون بیشتر است.

این مسئله انتقادات زیادی را برانگیخت که چرا باید در شرایطی که بسیاری از مردم عامه ایران با بحران اقتصادی مواجه‌اند و حتی قشر متوسط جامعه با ملاحظات اقتصادی عدیده‌ای رو به رو هستند افرادی این چنین کسب ثروت کنند و حتی در برنامه‌هایی که پیش از این رنگ و بویی دینی به خود گرفته و احساسات مردم را درگیر کرده به دنبال کسب درآمدهای نا متعارف باشند.

احسان علیخانی درنهایت در یکی دیگر از قسمت‌های برنامهٔ ماه عسل در تاریخ ۱۲ تیرماه سال نود و چهار اعلام کرد مبلغ دستمزد وی ۴۵ میلیون تومان می‌باشد. او همچنین اظهار داشت این مبلغ برای یک سال تلاشش به منظور آماده‌سازی و تهیه سوژه و بررسی و فیلمبرداری برای ویژه نامهٔ ماه عسل است.

ماشین لندکروز احسان علیخانی

ماشین لندکروز احسان علیخانی

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 244 تاريخ : پنجشنبه 27 خرداد 1395 ساعت: 3:46

کد خبر : 81010

امروز منتشر شد

تعداد بازدید: 7

حمید گودرزی در حال طلاق و جدایی از همسرش ماندانا دانشور است. ساده ترین خبر در خصوص زندگی عادی و روزمره بازیگران معروف برای مردم جذاب است.   طلاق حمید گودرزی از همسرش ماندانا دانشور کی از این نوع اخبار، خبر ازدواج، جدایی و طلاق چهره هاست، از این رو، اطلاعات خبرنگار ما حاکیست، حمید […]

ساده ترین خبر در خصوص زندگی عادی و روزمره بازیگران معروف برای مردم جذاب است.

طلاق حمید گودرزی از همسرش ماندانا دانشور

کی از این نوع اخبار، خبر ازدواج، جدایی و طلاق چهره هاست، از این رو، اطلاعات خبرنگار ما حاکیست، حمید گودرزی بازیگر مشهور کشورمان در حال جدایی از همسرش است

در مصاحبه هایی که از این زوج منتشر شده بود، خبری از مشکلات و اختلافات میان این دو نفر وجود نداشت، اما گویا جدایی این بازیگر مشهور کشورمان قطعی شده است

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 246 تاريخ : پنجشنبه 27 خرداد 1395 ساعت: 3:46

فیروز کریمی بین حرف هایش افرادی را که می آیند و نمی روند معرفی می کند؛ «این رضا مهاجری است؛ مربی خودمان در استقلال اهواز. این دامادم است، مهندس اسماعیل پور این طلوع است، مثل دختر خودم می ماند….» بازار معرفی داغ است.

فیروز کریمی و همسرش

فرزانه خانم کریمی می گوید: «کلید را پشت در خانه می گذاریم، من دارم کارهایم را می کنم که همسایه ها خودشان می آیند داخل».

فیروز کریمی همیشه از جنجالی ترین و موفق ترین مربی های فوتبال ایران است. او بیان خاص خودش را دارد.

تیمش همیشه طرفدارهای خودش را دارد؛ طرفدارهای فیروز کریمی! کریمی از موفق ترین مربی های فوتبال ایران است؛  کریمی این روزها سرمربی استقلال اهواز است.هنر او پیروزکردن تیم هایی غیر از استقلال و پرسپولیس است.

یکی از کسانی که او در مصاحبه هایش از او زیاد یاد می کند، فرزانه خانم است؛ فرزانه خانم هم دخترعموی آقای کریمی است، هم دخترخاله اش و هم همسرش! فیروز کریمی فوق لیسانس روان شناسی است، سرهنگ پلیس بوده و  ۲۰ سالی می شود که سرمربی تیم های مختلف است؛ تیم هایی که با حضور او مطرح شدند.

بازیکن های او بعد از مدتی مثل اعضای خانواده اش می شوند، خودش می گوید در همه مراحل زندگی راهنمایی شان می کنند، یکی از آن بازیکن ها را آن قدر راهنمایی کرد که دامادش شد!

دختر فیروز کریمی و دامادشاو ۳ دختر و یک پسر دارد و مهدی تاتار – بازیکن فوتبال- همسر دختر اولش است.

می گوید: «اسم شناسنامه ای پسرم، ابوالفضل است اما ما در خانه عباس صدایش می کنیم. می خواستم همه جوره آقا قمر بنی هاشم، مواظبش باشد». دختر دیگرش طبقه بالای خانه شان زندگی می کند. کوچولوهایی که در عکس می بینید هم نوه هایش هستند، علی و امین.

همسر فیروز کریمی
  • می دانید آقای حشمت مهاجرانی خیلی دوست دارد با شما مصاحبه کند؟

حشمت خان؟ می دانید حشمت خان افسر ارشد ما بود. اوایل خدمت من هم بودند؛ من ستوان بودم و ایشان سرهنگ. یک روز که همدیگر را دیدیم، به من گفت فیروز! کسانی که با تو کار کرده اند، یک بار هم پشت سر تو حرف نمی زنند. گفتم من هیچ وقت با بازیکنم دچار اختلاف نمی شوم.

همین حالا شما می بینید، نیم ساعت دیگر بچه ها مثل سرخ پوست می ریزند اینجا، از بالا و بغل و چپ و راست می آیند و نوه ها دیگر نمی گذارند حرف بزنیم.

  • این مدل زندگی که گفتید (تا نیم ساعت دیگر بچه ها مثل سرخ پوست ها حمله می کنند)، مدل زندگی مورد علاقه شماست؟

بله، البته همیشه که نه. منظورم از سرخ پوست ها نوه ها هستند. ۴تا نوه پسر دارم. وقتی وارد می شوند، خانه را به هم می ریزند و همه جا را به آتش می کشند. الان هم می آیند. آن قدر شلوغ می کنند که بیا و ببین.

  • راستی حاج خانم،  کجا هستند؟

خانم کریمی: الان می آیند. رفته اند خرید.
کریمی: خب، خدا را شکر. ۴ تا پسر آتش پاره هستند. به محض اینکه وارد می شوند، این میز را برمی داریم (اشاره به میز روبه رویش می کند) تا زمین برای فوتبال آماده می شود. توپ را برمی دارند و بازی شروع می شود.

من و حاج خانم هم مدارا می کنیم. چند ساعتی بازی می کنند. با اولین شوت، اولین گلدان می شکند. بعد که کم کم خانه را به هم ریختند، ۳-۲ بار تذکر می دهم و آخر سر هم با چک و لگد بیرونشان می کنم.

  • فیروز کریمی چه جوری صحبت می کند که به دیگران برنمی خورد؟ مثلا الان گفتید با چک و لگد بیرونشان می کنید، شاید اگر کس دیگری بود، ناراحت می شد ولی از حرف های شما ناراحت نمی شوند؟

حرف ها تبدیل به کلمات می شوند، این کلمات از دل من بیرون می آید؛ سخنی هم که از دل برآید، لاجرم بر دل می نشیند.

من دلی صحبت می کنم. هیچ وقت قصد و نیت و پیش زمینه ای ندارم. در هیچ مصاحبه ای پیش زمینه ندارم. یعنی هیچ خبرنگاری که به من نمی گوید چه سؤالی می خواهد بکند، سریع یک سؤالی می کند، مخصوصا وقتی که بعد از مسابقه باشد.

رگ لری و ترکی ام یکی می شود، دیگر با دلم صحبت می کنم. من هیچ وقت نیت کنایه و تخریب شخصیت کسی را ندارم.

ببینید آخر بازی تیم من باخته، یک خبرنگار می آید و می گوید آقای کریمی این دفاع وسط شما سنگین نبود.

یعنی آن خبرنگار می فهمد اما من نمی فهمم که دفاع وسطم سنگین بود؟ حالا مدافع من هم داشت می آمد. اگر می گفتم بله سنگین بود؛ خب، بازیکنم ناراحت می شد. گفتم نه. خبرنگار دوباره گفت چرا خیلی سنگین بود.

خب، من چه بگویم؟ بگویم بله بابا، خیلی بد بود، ولی من که بازیکنم را خراب نمی کنم. جواب دادم شما خبرنگار هستید یا مسئول باسکول و وزن کشی؟ خودش هم خیلی درشت هیکل بود. گفتم خداوکیلی ۱۰۰ کیلو از شما کمتر دارد.

در خانه هم همین طوری برخورد می کنم. بعضی وقت ها خانم و بچه ها از دست من کلافه می شوند. یک روز همسرم به من گفت می دانی از صبح تا حالا چندبار سربه سر من گذاشتی؟ گفتم نه خداوکیلی. گفت ۶۲ بار، من هم گفتم واقعا نمی دانستم. حالا بگذار تا آخر شب ۱۰بار دیگر هم اذیت ات کنم تا بشود ۷۲بار.

خانم کریمی، شما به این جور صحبت کردن آقای کریمی اعتراض هم می کنید؟
نه، من هیچ وقت ناراحت نمی شوم. راستش را بخواهید خودم هم دوست دارم سربه سرم بگذارد ولی به رویش نمی آورم.

همسر جوان فیروز کریمی
  • تا حالا شده جوری جوابشان را بدهید که کم بیاورند؟
    نه، تا حالا نشده.
    فیروز کریمی: نه عمرا نشده. اصلا خلق و خوی خانم این طوری نیست.
    فرزانه کریمی: آخر حرف بدی نمی زند که، خیلی هم خوب است.

کریمی: ببینید من ذاتم این جوری است. با بچه های تیم هم همین طوری هستم. موقعی که تمرین داریم به بچه ها می گویم مثلا فردا ساعت ۴ تمرین داریم، سر ساعت ۴ سوت را می زنم. ولی من خودم زودتر می روم. ساعت ۳ می روم، بچه ها هستند، یک ربع به ۳ می روم، آنها هم می آیند، این یک ساعت مانده تا تمرین را آن قدر با بچه ها می گوییم و می خندیم که خودمان خسته می شویم.

رویه من این جوری است ولی ساعت تمرین که می شود، همه چیز عوض می شود، سوت را که می زنم، بچه ها هم حساب کار می آید دستشان. ذات من این جوری است. در قالب الفاظ طنز ولی توأم با منطق و در جای خودش حرف می زنم. هیچ وقت دلم نمی خواهد کسی را دست بیندازم.

  •  برای همین هم هست که بیشتر بازیکنان شما دوست دارند در تیم شما بازی کنند؟

بله، بچه ها دوست دارند با خودم کار کنند، چراکه من در تمام ابعاد زندگی شان دخالت مثبت  دارم؛ چون ماحصل یک عمر زندگی و کار و تجربه را در خدمتشان می گذارم.

فوتبالیست های من را ببینید تا ۳۸ – ۳۷ سالگی بازی می کنند. همه هم از صدقه سری امام زمان به بار نشسته اند. حتی یکی از آنها هم مشکل و معضل اجتماعی نداشته است؛ بهزاد غلامپور، مارکار آقاجانیان، خاکپور، استیلی، رضایی منش، گروسی، مدیرروستا. حتی یکی از آنها هم قرتی بازی درنیاورد؛ اینکه موهایش بلند باشد، تیپ عجیب و غریب بزند و… هیچ کدام از بازیکنان من عجیب و غریب نشدند.

  • یعنی شما با آنها برخورد می کنید؟

بله. یک بازیکن پارسال آمد به تیم من با موهای بلند و گیس کرده. گفتم عزیزم، شما با من صحبت کردی مرد بودی، حالا چرا بانو شدی؟! بعدازظهر همان روز رفت موهایش را کوتاه کرد.

گفتم ممکن است یکی سر تمرین بیاید تو را برای مهدی حیدری خواستگاری کند! بعد از تمرین سوار ماشین شد و رفت؛ وقتی برگشت موهایش را کوتاه کرده بود.

سال پیش در استقلال اهواز یک بازیکنی با تیم قرارداد بست؛ روز اول تمرین وقتی دیدمش تعجب کردم؛ موهای بلندی داشت. به او گفتم از امروز تو را چهل گیس صدا می کنم؛ پس تو کی هستی؟ گفت چهل گیس. فردای آن روز که آمد سر تمرین دیدم موهایش را کوتاه کرده.

چند نفر هم آمده بودند. پدرش یکی از مسئولان شهر اهواز بود؛ آمد پیش من و گفت آقای کریمی شما هستی؟ گفتم بله. گفت من می خواستم از شما تشکر کنم؛ کاری که من نتوانستم انجام بدهم، شما انجام دادی. شما چه کار کردید؟ گفتم من فقط برای او یک اسم گذاشتم. گفت من ۵ سال است حریف این پسر نشده ام.

  •  در خانه هم یک روی جدی دیگر دارید؟
    نه، دیگر الان ندارم. همه رفته اند؛ علی مانده و حوضش (به همسرش اشاره می کند). دخترها که بودند بعضی وقت ها روی دیگر را نشان می دادم. البته فقط گاهی تشر می زدم. خب، دختر بودند. همین تشر کافی بود، دیگر حساب کار دستشان می آمد.
  •  خانم کریمی، شما از نظر اخلاقی چقدر با هم فرق دارید؟

خدا شاهد است خیلی شبیه هم شده ایم. خیلی با هم جور هستیم؛ حرف دلمان دیگر یکی شده است. بعضی وقت ها حرف هایمان یکی می شود. تا من می خواهم یک حرفی را بزنم، همسرم همان را می گوید.

کریمی: ببینید، من الان می خواستم به حاج خانم بگویم نبات داریم؛ ایشان همزمان به من گفت نبات می خواهی؟ دیگر دلی شده ایم. تفاهم را می بینید؟ دیگر می دانیم هر دو چه می خواهیم.

  •  چند سال است با هم زندگی می کنید؟

۳۲ سال است.

  •  آقای کریمی، شما خودتان را چطوری تعریف می کنید؟

من آدم رک و روراستی هستم؛ اصلا پیچیده نیستم. وحشتناک شجاعت دارم. به همین دلیل هم اگر اشتباه کنم، امکان ندارد به گردن نگیرم. من آدم پیچیده ای نیستم، اصلا هم بدکینه نیستم.

  •  آخرین اشتباهی که کردید چه بود؟

۳-۲ روز پیش بود که رفتم انجمن اولیای مدرسه. آقای صافی که از پیشکسوتان آموزش و پرورش هستند، سخنرانی کردند. آن روز وقت هم نداشتم. به مدیر مدرسه گفتم من ۱۰ دقیقه می نشینم و می روم ولی باورتان نمی شود، ۲ ساعت نشستم. آن روز پرواز هم داشتم ولی صحبت هایش خیلی جالب بود؛ درباره زندگی و درباره نوع برخورد خانواده با دانش آموز.

آمدم به حاج خانم گفتم من را حلال کن؛ من خیلی از راه و روش های زندگی را نمی دانستم، تازه یک چیزهایی را امروز یاد گرفتم. آخر من خیلی وقت ها خانه نبودم.

  •  نبودن شما در خانه خیلی احساس می شود؟

بله، حتما می شود.

  •  مثلا در چه مواردی؟

خیلی از موارد. خب، حاج خانم همه کارها را به تنهایی انجام می داد؛ مثلا این دامادها را به ما انداخت دیگر؛ مهندس و فوتبالیست.

  •  فوتبالیست را خودتان پیدا نکردید؟

نه، مادر مهدی تاتار در یکی از اعیاد از حاج خانم، شهلا
– دختر بزرگم – را خواستگاری کرد. روز تولد امام زمان بود که مادر بچه های تیم را دعوت کرده بودم خانه. در آن مجلس دختر بزرگم خواستگارهای زیادی داشت. خودش از بین آنها مهدی تاتار را انتخاب کرد. تاتار هم از ۱۳سالگی زیر دست خودم بزرگ شده بود.

  •  آقای کریمی، شما خودتان را تعریف کردید، حالا از همسرتان بگویید؟

به جزمعصومین، هیچ موجودی را صادق تر از حاج خانم ندیده ام.
خانم کریمی: وقتی شما چنین حرفی می زنید من دیگر چه بگویم.
کریمی: نه، من در این ۳۲ سال زندگی هیچ بدی ای از ایشان ندیده ام؛ فقط یک بار آن هم عید ۳سال پیش بود که از ایشان ناراحت شدم ولی دیگر هیچ چیزی نبوده. هیچ زوجی مثل ما بی حاشیه نیست و مثل ما خوب زندگی نکرده اند.

  •  شما آن روز چه کار کردید خانم کریمی؟

هیچی دیگر، اشتباه از من بود، قبول کردم.

فیروز کریمی: داشتم می گفتم… اول صداقت، دوم صفا؛ عشق و وفا و صدق و صفا. خیلی هم قانع است. هیچ زنی را در تاریخ دنیا مثل ایشان پیدا نمی کنید.

ما کیش زیاد می رویم. هر دفعه هم بیشتر از ۲میلیون خرید می کنیم. هر بار هم من مثل قوی ترین مردان ایران با تمام وجودم بار می کشیدم در این بازارهای خرید. هر بار کلی خرید می کردیم ولی فقط سوغاتی بود. هیچی برای خودش نمی خرید.

گفتم این دفعه که رفتیم، فقط باید برای خودت خرید کنی. با اینکه در کیش گفته بودم، باز هم دیدم فقط دو تا تیکه برای خودش خرید. وفاداری به خانواده اش هم فوق العاده است! اصلا ویژگی خاص خودش را دارد؛ بدل ندارد و به خانواده همعشق می ورزد.

خانم کریمی: تو را به خدا این قدر از من تعریف نکن! هر چی فیروز گفت ۳ برابرش خوب است. تو خوبی که من خوبم!

  •  خانم کریمی، هیچ وقت از همسرتان نخواسته اید که کارشان را به خاطر شما کنار بگذارند؟

نه، چون می دانم چقدر به فوتبال علاقه دارد. من فیروز را دوست دارم و باید چیزی را که دوست دارد، دوست داشته باشم.

  • هیچ وقت خسته نشده اید؟

نه، کارش این است. هر چه خودش صلاح بداند. من همیشه تنها بوده ام. من بچه مدرسه ای دارم. دختر و نوه دارم و نمی توانم بچه ها را تنها بگذارم؛ بالاخره یک نفر باید بالای سر بچه ها باشد.

  •  هیچ وقت تا حالا فکر کرده اید که در این زندگی فداکاری می کنید؟

نه، اگر من فداکاری می کنم، فیروز چه کار می کند؟به خاطر ما این کارها را انجام می دهد؛ به خاطر رفاه زندگی من و بچه ها این کارها را قبول می کند. دوری راه را که تحمل می کند به خاطر ماست.

فیروز کریمی: یک شعری می گوید: به راه همسرم شش ماهه را اول فدا کردم / چون غنچه زودتر از گل خزان شد یا رسول الله؟

این درددلی است که حضرت زهرا(س) با پدرش می کند؛ یک نوحه است. این بزرگ ترین درس است. ما الگوهای خوبی داریم. این شعرها که در وصف هم می خوانند، خیلی جالب است. همسر من هم فدایی بود؛ البته بیشتر از من.

  •  چه چیزی فدا شد؟

گران ترین ودیعه الهی؛ جوانی ام را فدا کردم. از جوانی ام فقط وقتی که در خانه و کنار خانم و بچه ها بودم، لذت بردم؛ ولی ۱۲ سال کنار همسرم نبودم.

  •  راستی چه جوری با هم آشنا شدید؟

مادر ایشان، این خانم را به من انداختند.
خانم کریمی: خیلی ممنون.
فیروز کریمی: پدرش هم با مادرش دست به یکی کردند. من هم یک جوان ساده بودم. ما اصلا هیچ سنخیتی با هم نداشتیم. بعد که ازدواج کردیم فیلم هندی شد؛ فهمیدیم ایشان هم دختر عموی من هستند، هم دختر خاله ام. ما خیلی فامیل بودیم!

  •  این عشق و علاقه از کجا پیدا شد؟

بود؛ از بچگی بود.

  •  کی خودش را نشان داد؟

سال۵۴ بود؛ می خواستم بروم خدمت سربازی که خاله ام با ایشان آمدند بدرقه. موقع خداحافظی در ماشین نوحه ای متعلق به حضرت زینب گوش می کردیم که می گفت «بده ظالم فرصتی آخر»، من هم همین طور این چند کلمه را تکرار می کردم که نگاهم به ایشان افتاد.

دست مرا فشار داد. گفت: می شه نری؟ زیباترین جمله ای بود که در عمرم شنیده بودم. منتظر بودم. گفتم چرا بروم، صددرصد نمی روم. من اصلا کجا بروم؟ مادرم گفت آش پشت پا برایت پخته ایم. گفتم آش رشته است دیگر با هم می خوریم. بعد هم برگشتم و رفتم دانشکده افسری.

  •  هنوز هم سر همان قرار اول هستید؟

بله، من در خلوت به جز حاج خانم به هیچ کس دیگری فکر نکرده ام. حاج خانم همه کس من است. در ذهنم – چه در خانه باشم چه دور از خانه – فقط همسرم را می بینم.
بحث ازدواج نیمه کاره رها شد.

خانه ما جنوب غربی تهران بود؛ نواب. خانه ایشان هم تهرانپارس بود. ۵۰کیلومتر فاصله داشتیم. من هر روز این مسیر را می کوبیدم و به بهانه ای به خانه خاله ام می رفتم. ساعت ۱۰ راه می افتادم، ۱۲ می رسیدم. می گفتم خاله، مادرم گفت ترشی لیته دارید؟ خاله ام می گفت بله داریم.

می داد به من می بردم. بعد شیشه را می شستم و دوباره چند ساعت دیگر برمی گشتم، می گفتم خاله، مادرم شیشه را پس داد و تشکر کرد. یک روز دیگر به بهانه کش شلوار می رفتم. می گفتم خاله، مادرم گفت کش پهن دارید؟ خاله ام می گفت دارم، به من می داد و من دوباره برمی گشتم؛ می گفتم خاله، مادرم گفت این کش را نمی خواهم، کش نازک می خواهم. کش ۱۰ مترش یک ریال بود.

من ۲ تومان خرج می کردم تا چند لحظه ایشان را ببینم. بعضی روزها دیگر هیچ بهانه ای نداشتم. می رفتم خانه خاله ام، می گفتم خاله حالت خوب است؟ می گفت چطور؟ می گفتم خاله مادرم خواب دیده حالت بد است. بنده خدا جواب می داد نه حالم خوب است. برمی گشتم خانه. دوباره می رفتم خانه خاله ام، می گفتم خاله، مادرم گفت جدی حالت خوب است؟! خب، آنها هم متوجه می شدند دیگر. من از هر فرصتی استفاده می کردم تا ایشان را ببینم. بعد از آن  ازدواج کردیم. بعد رفتم دانشکده افسری و درس پلیسی خواندم.

  •  چند سال در خدمت پلیس بودید؟

۲۵ سال و بعد خودم را بازخرید کردم؛ به خاطر مربیگری. سرم خیلی شلوغ بود. استفاده کردم؛ به خاطر مربیگری که عشقم بود.

  •  آقای کریمی! این درست است که می خواهید سرمربی استقلال شوید؟

نه، درست نیست. ببینید من روزنامه نمی خوانم، به غیر از مطالبی که خیلی بد بود!
داشتید درباره استقلال تهران می گفتید.

نه، این حرف ها زیاد است. قبل از استقلال هم می گفتند ابومسلم، سایپا و ذوب آهن. نه، این حرف ها نیست.

  •  جدایی از استقلال اهواز چی؟

اگر جدا شوم به خاطر رسیدگی به افراد و مشکلات خانواده است و نه چیز دیگری.
بعضی ها می گویند بهانه است.خب، این بعضی ها همیشه هستند.

این حرف بعضی ها اهمیتی ندارد. می خواهم بیایم خانه، بعضی ها می گویند دعوا کرده.

می آیم، بعضی ها می گویند با خانواده قهر است. در خیابان می مانم، بعضی ها می گویند حتما نیت سرقت دارد. به پارکینگ می روم، بعضی ها می گویند  مگر ماشین است. خب، این بعضی ها بگویند من پودر شوم دیگر؛ تکلیفم هم روشن می رود این طوری.

  •  چرا هیچ وقت علاقه نداشتید مربی تیم های بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس شوید؟

من مربی تیم های بزرگی بوده ام. من دوست دارم با تیم های کوچک تیم های بزرگ را شکست بدهم. من با یک مشت جوان جلوی ۹۰هزار تماشاچی یقه پرسپولیس را می گیرم.

سه دویی که ما باختیم خیلی مقبول بود برای همه، من تیم دارم. مزه می دهد این رقابت به من. من قهرمانی هایم را گذرانده ام؛ ۲ دوره قهرمان شده ام؛ ۳ دوره نایب قهرمان؛ قهرمان جام باشگاه های آسیا هم شده ام و کلی جام دارم. لذت می برم که با یک تیم کوچک، یک کار بزرگ انجام بدهم. دوست دارم دوباره بروم دسته یک، یک تیم بیاورم بالا. تا حالا در ۵ تیم دسته یکی کار کرده ام.

  •  هیچ وقت احساس نکرده اید که کم آورده اید؟ خسته نشده اید؟ مسابقه ای برایتان آن قدر سخت بوده که قبل از شروع بازی بگویید وای چه روز سختی دارم؟

همه بازی ها سخت است، بدون استثنا. همه فکر می کنند سر نخ دست ماست. نه، دست ما نیست، ما یک واژه های خیلی نابی داریم؛ توسل به معصومین، استعانت از کلام وحی و توکل به خدا. من یک قرآن دارم که از حرم حضرت رقیه برایم آورده اند که همیشه همراهم است.

همیشه دستم را روی قرآن می گذارم و وارد زمین می شوم. جز خدا هم کسی را ندارم که پشت و پناهم باشد. من بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارم و ۲۵ جام هم گرفته ام. ویترین افتخاراتم را شاید کمتر باشگاهی داشته باشد ولی همه اینها از صدقه سر معصومین (ع) است.

  • شکست اذیت تان می کند؟

شکست غیرمنصفانه بله. بازی پارسال با مس کرمان که گل نبود و داور گل قبول کرد. آن گل که قهرمانی را از ما گرفت، بدترین خاطره ورزشی من بود.

  •  شکست ها را به خانه می آورید؟

نه، مگر اینکه خیلی حساس باشد.

  •  شما بازی های تیم آقای کریمی را نگاه می کنید؟

خانم کریمی: قبل از عملم نگاه می کردم ولی حالا نه، فشارم بالا می رود. دیگر نگاه نمی کنم. بچه ها می بینند ولی من همیشه پیگیری می کنم.

  •  اگر دری به روی شما باز شود، دوست دارید پشت آن، چه کسی یا چه چیزی را ببینید؟

کریمی: من دوست دارم مهمان باشد؛ مهمان خیلی برای ما آمد دارد. برای حاج خانم هم فکر می کنم دوست دارد طلافروش را ببیند.

خانم کریمی: نه، من دوست دارم در که باز می شود، همسرم را ببینم؛ چون هفته ای یک بار می بینمش، بقیه اش اهواز است. بعضی وقت ها دوست دارم نوه ام یا دامادهایم را ببینم.

کریمی: من دوست دارم در باغ بهشت را هم ببینم.

  •  اگر یک روز یکی از بچه ها به خانه بیاید و بگوید ناخواسته و غیرعمدی کسی را کشته، چه کار می کنید؟

بکشد؟ اینکه محال است. خب، یک خسته نباشید به او می گویم! مثلا اگر بگوید من فلانی را خفه کرده ام، می گویم خب، خسته نباشی! اول توجیه می کنم می گویم حق با توست. حالا دستش شانسی خورده، فکر کرده بادکنک است، فشار داده و خفه شده است. توجیه می کنم. حق طبیعی هر پدری است.

نه، شوخی کردم. اگر خدای نکرده چنین اتفاقی بیفتد، روند قانونی را طی می کنم. البته من این کار را می کنم، شماها تنها کاری که می کنید غش کردن است.

محو شخصیت کارلوس آلبرتو بودم

با پاس در فینال جام باشگاه های آسیا مقابل الشباب عربستان بازی کردیم. رمز ما در آن بازی، نام مقدس حضرت زهرا(س) بود. آن طرف، کارلوس آلبرتو پریرا مربی معروف برزیلی و این طرف من که ۳۷ساله بودم؛ او گرگ باران دیده، من جوان. خدا وکیلی باید ۱۰ تا گل به ما می زدند. اگر قیاس می کردیم، آن طرف یک بادام هندی روی نیمکت نشسته بود، این طرف یک ذرت بو داده.

بازی از دست من خارج شده بود. من فقط محو شخصیت کارلوس بودم و اصلا بازی را نگاه نمی کردم.

یک دفتر یادداشت دستش بود که همه برگ هایش عکس زمین فوتبال بود و همین طور یادداشت برمی داشت.

نگاه می کردم که او چه کار می کند. من یک دفتر سیمی داشتم. مثل او دستم گرفته بودم و از چپ به راست می نوشتم؛ کسی نبود به من بگوید فارسی را که از چپ نمی نویسند.

من محو او بودم و فقط او را نگاه می کردم. تا می رفتند سمت دروازه ما، صدای یا زهرا بالا می رفت. دوربین که سراغم می آمد، من هم ژست می گرفتم و می رفتم لب خط، بچه ها را صدا می کردم و می گفتم فرهاد سوت.

فرهاد می گفت سوت یعنی چی آقا؟ بعد با دستم ادا و اطوار درمی آوردم. دوباره دوربین می آمد سراغ من. دوباره می رفتم لب خط و فرهاد عباسی را صدا می کردم. بیچاره از دست من گیج شده بود، من هم کم نمی آوردم.

با دستم طوری برای او حرکت نشان می دادم که فرهاد فکر می کرد باید به بچه ها بگوید، بازیکنان حریف را درو کنند. می رفت وسط زمین و می گفت بچه ها، آقا فیروز گفته درو کنید و می رفتند تو ساق بازیکنان حریف. دوباره می رفتم لب خط و فریاد می زدم فرهاد، این چه کاری است، من کی گفتم درو کنید.

خلاصه نمی دانید؛ فیلمی شده بود برای خودش. من فقط محو شخصیت کارلوس آلبرتو بودم. اصلا چیزی از بازی نفهمیدم. آن بازی، خاطره انگیزترین بازی عمر مربیگری ام است؛ خیلی خوب بود. اینجاست که می گویم بعضی وقت ها همه چیز از دست ما خارج می شود و معصومین و حضرت زهرا و خود خدا به کمک ما می آیند.

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 245 تاريخ : پنجشنبه 27 خرداد 1395 ساعت: 3:46

کد خبر : 80992

دیروز منتشر شد

تعداد بازدید: 79

فیلم سینمایی دراکولا متفاوت‌ترین ساخته رضا عطاران کارگردان و بازیگر سینمای ایران است که یکی از امیدهای گیشه تابستان ۹۵ است. پوستر این فیلم که در آستانه اکران عمومی رونمایی شده، در کانون تبلیغاتی آگه‌سازان توسط علی مصطفی‌پور طراحی شده است. «دراکولا» همانطور که از عنوانش مشخص است، قصه تازه ای را در سینمای ایران […]

فیلم سینمایی دراکولا متفاوت‌ترین ساخته رضا عطاران کارگردان و بازیگر سینمای ایران است که یکی از امیدهای گیشه تابستان ۹۵ است.
پوستر این فیلم که در آستانه اکران عمومی رونمایی شده، در کانون تبلیغاتی آگه‌سازان توسط علی مصطفی‌پور طراحی شده است.
«دراکولا» همانطور که از عنوانش مشخص است، قصه تازه ای را در سینمای ایران به تصویر کشیده است که تا کنون تجربه نشده و می تواند برای مخاطب جذاب باشد.

بازیگران این فیلم که ترکیب بسیار متنوعی دارند، هر کدام در «دراکولا» تجربه جدیدی ارائه کرده اند.

پوستر فیلم سینمایی دراکولا

فیلم دراکولای رضا عطاران

در خلاصه داستان «دراکولا» آمده است:

(باصدای آهسته) الو… سلام قربان… خوبین… آقا منو دزدیدن… بله… نمی شناسمشون… نه خیر سرکاری چیه… من چه می دونم چرا گوشیمو نگرفته… ۳۸ سال، سنمو چرا می پرسین؟… نمی دونم کجا… شما باید پیدام کنین… آقا من گوشی ام آیفونه… ردیاب داره…نمی شه پیدام کرد؟… آقا اومد… من قطع می کنم…

در این فیلم لوون هفتوان، رضا عطاران، ویشکا آسایش، سیامک انصاری، ژاله صامتی، لیلا بلوکات، امید روحانی، محمود نظر علیان، نیما راد، صادق حسنی و بازیگران خردسال سوگل محرابی و آرش دوست محمدی به ایفای نقش می پردازند.

Like

Like Love Haha Wow Sad Angry

1

سرگرمی و تفریحات سالم...
ما را در سایت سرگرمی و تفریحات سالم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار fungah بازدید : 216 تاريخ : پنجشنبه 27 خرداد 1395 ساعت: 2:26